آینه جم : در حالیکه در جاده ساحلی بوشهر به گناوه رانندگی می کنم و سرعتم کمتر از صد کیلومتر است، به یکباره از ماشین سفید رنگی که در کنار جاده ایستاده سربازی پیاده می شود و اشاره می کند که چند ماشین بایستند. من می خواهم به راهم ادامه بدهم ولی سرباز دوباره اشاره می کند که بایستم. 

جاده باریک و بدون شانه جایی برای پارک ماشین ندارد، با زحمت و در شرایط نا متعادل ماشین را پارک می کنم، از آینه به ماشین پلیس نگاه می کنم، یکی دو راننده دیگر که نیمی از ماشینشان حین پارک جاده را اشغال کرده به طرف ماشین پلیس می روند. من هم راهی ندارم جز اینکه مثل بقیه عمل کنم. پیاده می شوم و جاده شلوغ ساحلی از عرض جاده رد می شوم، به ماشین پلیس نزدیک می شوم روی در ماشین نوشته پلیس نا محسوس، مامور پلیس پشت فرمان ماشین به حالت نامتعارفی نشسته، چیزی شبیه لم دادن! شیشه را بالا کشیده فقط به اندازه ای که راننده بتواند کارت ماشین و گواهینامه اش را به داخل ماشین بفرستد شیشه ماشین پایین است، مامور به اصرارهای راننده قبلی توجه نمی کند و بوسیله پوزی که در دست دارد جریمه را وارد می کند، در حالیکه که سرباز وظیفه در صندلی بغل نشسته و به درخواست های راننده می خندد.

من به عنوان نفری بعدی منتظرم تا نوبتم بشود در حالیکه با گذر هر وسیله نقلیه در جاده کم عرض ساحلی تعادلم به هم می خورد. نوبت من می رسد ، بدون اینکه نگاه کند مدارکم را می خواهد و سریع شروع می کند به نوشتن جربمه، از او می خواهم به من بگوید که چه خطایی کرده ام و جریمه ام چیست، کمی فکرمی کند و می گوید از آن ماشین سنگین سبقت گرفتی، به او می گویم سرعت من کمتر از صد کیلومتر بوده و سبقت هم که تخلف نیست ، می گویم اصلا عبور ماشین سنگین در این جاده ممنوع است در دو طرف جاده ساحلی خودتان تابلو زده اید! حرف خودش را می زند ، نه او سندی دارد که به من نشان بدهد نه من می توانم او را متقاعد کنم. بخاطر این بحث نمی کنم و سکوت اختیار می کنم! می خواهم اسمش را از رو اتیکت بخوانم ، ولی یقیه پیراهنش به شکل بدی باز شده و اتیکت پیدا نیست. به او می گویم چقدر جریمه شدم می گوید پیامک می آید، حوصله ندارد جواب بدهد من هم خیلی دیگر ادامه نمی دهم.

مدارکم را بر می گرداند با احترام از او می پرسم جایی که ماشین پلیس ایستاده چون جاده شانه خاکی ندارد برای خودشما و رانندگانی که جریمه می کنید خطرناک است. ناراحت می شود و می گوید خودت هم سبقت گرفتی ، اون خطرناک نیست، به او می گویم دوست عزیز پلیس ، پلیس راه برای جریمه هر راننده متخلفی یا برای پیاده کردن نظم در جاده و نظارت نامحسوس در جاده خودش نباید مرتکب تخلف بشود، این روشی که شما خودتان در ماشین نشسته اید و از راننده می خواهید ماشینش را در جاده ای که شانه خاکی هم ندارد پارک کند و عرض این جاده خطرناک که روزها شاهد چندین تصادف است را طی کند بسیار خطرناک است.

به او می گویم اگر ماشینی را متوقف کردید خود شما باید کنار ماشین حاضر شوید تا رانندگان مجبور نشوند از این مسیر خطرناک عبور کنند!
در همین موقع است که چندین ماشین شوتی با سرعت بسیار از جاده رد می شوند ولی مامور در ماشین نشسته و با دستگاه انجام جریمه مشغول است و حتی به ماشین های شوتی نگاهی هم نمی اندازد! به زحمت ودر شرایط خطرناکی از عرض جاده رد می شود و خودم را به ماشین می رسانم، در طول مسیر چند ماشین سنگین با سرعت حدود ۶۰ کیلومتری عبور و مرور را کند کرده اند. ولی هیچ پلیسی آنجا نیست تا از عبور ماشین های سنگین جلوگیری کند!

در پایان ضمن خدا قوت و خسته نباشید به ماموران خدوم و قانون مدار پلیس امیدوارم از این پس شاهد بی احترامی پلیس به حقوق شهروندی رانندگان نباشیم.
منبع:هفته نامه صدای بندر

[کد خبر:AJ45355]
پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم


نوشتن دیدگاه

جدیدترین مطالب