000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000download.jpg

آینه جم - محمد جوهری 
تب وتابش فروكش نمي كند، شور و هيجانش همچنان پابرجاست، هياهويش همچنان گوش فلك را پر مي كند. بله سخن از فوتبال است فرقي هم نمي كند در مستطيل سبز باشد يا در صفحه و قاب جادويي تلوزيون، پخش زنده باشد يا غير مستقيم و يا در بانكها و پتروشيمي ها.
در روزهاي اخير خبرهاي گوناگون در خصوص واگذاري دو تيم سرخابي تهراني به بانكها و پتروشيمي ها به تيتر اول رسانه هاي ورزشي تبديل شده است. گويي تصميم گيرندگان پشت پرده از هزينه هاي گزاف اين دو قلوهاي لوس و پرخرج عاصي شده و از سوي ديگر جهت متقاعدكردن كنفدراسيون فوتبال آسيا(AFC)مبني بر مالكيت غير مشترك دولتي، ساده ترين راه ممكن را برگزيده و رو به سوي نهادهاي بانكي و صنعت پتروشيمي آورده اند. هلدينگ خليج فارس قل آبي را زير پر و بال قرار خواهد داد و مجموعه اي از چندين بانك، قل قرمز را مورد لطف و مرحمت قرار مي دهند.
 اينكه ثروت سرشار جنوب چرا بايد خرج تيم آبي شود و ايضا سرمايه هاي مردم در بانكها چرا بايد به پاي قرمزها ريخته شود، خود حديث مفصلي است كه شرحش بس گران است و دل را خون مي كند.
هلدينگ خليج فارس به جاي تيم داري بهتر است به تيماري مردم جنوب بپردازد كه از خوان گسترده نعمت سرزميني خود محرومند و ممنوع. بهتر است اين هلدينگ عظيم به جاي باشگاه داري و به عبارت بهتر پول باشي به تيمي در مركز كشور كه هيچ قرابتي با جنوب محروم ندارد، به فكر آباداني و توسعه اين مناطق باشد و حداقل سهم آلايندگي را پرداخت نمايد.
 در جنوب ثروتمندي كه هنوز كودكانش در برخي نقاط در مدارس كانكسي و بدتر از آن كپري درس مي خوانند كدام انصاف و عدالت اين مجوز را صادر مي كند كه هزاران میليارد صرف تيمي شود كه اصلا متعلق به اين خطه نيست؟ چطور براي نفت آبادان و مسجد سليمان و استقلال خوزستان و پارس جنوبي جم كه در بطن و متن اين ثروت هستند پول نيست اما براي اين نورچشمي هست؟ وضعيت تيمهاي خوزستاني كه مهد فوتبال ايران هستند را همگان به عيان مي بينيد.
كجاست شاهين بلندپرواز بوشهر؟ آيا كسي از ايران جوان قدرتمند و تيم دارايي كم مانند بوشهر خبري دارد؟ اصلا آيا كسي ذره اي به فكر پارس جنوبي جم هست كه چندين سال است با خون دل ميجنگد و هميشه حتي سايه سقوط به ليگ يك را هم  پشت سر احساس مي كند؟سوي ديگر ماجرا بانكهايي هستند كه همه سرمايه هاي مردم را در اختيار دارند و به لطف همين سپرده ها صاحب آب و نان فراوان شده اند. اما همين بانكها جهت پرداخت مبلغي اندك و ناچيز چنان بلايي بر سر مشتري بي پناه و متقاضي وام مي آورند كه عطاي وام را به لقايش مي بخشد. از صف انتظار بگيريد تا چك و سفته و ضامن و كارمزدهاي بالا و سودهاي وحشتناك و حتي تاخير در پرداخت. حال چگونه است كه چندين بانك با حاتم بخشي هرچه تمامتر سر كيسه را شل كرده و بازهم سالي هزاران مليارد مي خواهند تقديم قباي سرخپوشان كنند؟ آيا با بخش كوچك و مبلغ اندكي از اين ارقام درشت معضل مردمان در اين نواحي محروم حل نمي شد؟ جايي كه هنوز بر اثر كمبود امكانات پزشكي و بهداشتي مادرانش بر سر وضع حمل فرزند به همراه نوزاد آسماني مي شوند. خطه اي كه بعضا يك بيماري ساده آواره بلاد غريبت مي كند. سرزميني كه اينقدر آلايندگي بالاست كه انواع سرطانها مهمان هميشگي معده و روده و ريه ساكنانش شده است.
ظاهرا قرار نيست وگويا به صلاح نيست كه صاحبخانه و صاحب گنج از اين نعمت متنعم شود و بايد بدون رنج صرف اين دو قلوهاي پرخرج شود و فقط نيش اژدهاي محافظ گنج نصيب صاحبانش گردد.سرزمين تفتيده جنوب با ثروت سرشار اما خسته و دل افگار در مقابل سر گران مسؤلان، دل به شدت نگران دارد. سرزمين شهيدان به خون خفته اي كه درس شهامت و انسانيت و آزادگي و شرف دادند. كتمان نمي كنم كه ثروت اين بخش از ميهن عزيزمان به كل اين خاك پاك و جغرافياي شاداب تعلق دارد اما هرگز و هرگز نمي توان از حق صاحبانش به راحتي گذشت و سهم و حق مسلمشان را ناديده گرفت. اينجاست كه باصداي رسا بايد فرياد زد و تكرار كرد چراغي كه به خانه رواست به مسجد حرام است.
[کد خبر:AJ45462]
پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم


نوشتن دیدگاه

جدیدترین مطالب