آینه جم - محمد جعفری: خشکسالی های پیاپی یکی از پدیده های طبیعی مربوط به مناطق جنوبی ایران بوده است. واقعیت این است که در این مقوله کشاورزان فقیر و خردهپا آسیبپذیرتر هستند. آنها قربانیان اصلی این وضعیت هستند. نتایج نشان میدهد که نگرش کشاورزان به خشکسالی عمدتاَ متافیزیکی به جای فیزیکی و زیستمحیطی است.(Hayati ,2010 )
قحطی در دو دوره تاریخی گریبان مردم محنت کشیده ایران را بیشتر از دورههای دیگر گرفت. قحطیهای اتفاق افتاده بزرگ مصادف با شروع جنگهای جهانی بوده است. عوامل بسیاری در بروز این قحطیها دخیل بوده است.
عامل اصلی تشدید و طولانیشدن قحطی ای که منجر به مرگ میلیونها ایرانی شد سیاستهای بازرگانی و مالی بریتانیا بود. (مجد،۱۳۸۶)
ایران، هنگامی بزرگترین فاجعه را تحمل می کرد که در اشغال نظامی انگلیس بود. انگلیسیها جز چند اقدام تسکینی صوری و بیاثر نه تنها برای کاستن از شدت قحطی کاری انجام ندادند بلکه، با خرید گسترده غلات و مواد غذایی در ایران و وارد نکردن غذا از هند و بینالنهرین ممانعت از ورود مواد غذایی از ایالاتمتحدهامریکا و اتخاذ سیاستهای مالی، از جمله نپرداختن درآمدهای نفت ایران، قحطی را شدت بخشیدند. (والش،۱۳۸۷)
ﻗﺤﻄﻲﻫﺎی ﻣﺘﻌﺪد و ﺳﭙﺲ وﻗﻮع ﺟﻨﮓ ﺟﻬـﺎﻧﻲ اول ﻣﻮﺟﺐ آن ﺷﺪ ﻛﻪ ﻓﺮودﺳﺘﺎن آﺳﻴﺐدﻳﺪه از ﺟﻨﮓ، از ﺷﻬﺮﻫﺎ و روﺳـﺘﺎﻫﺎ و ﺣﺘـﻲ اﻓـﺮاد اﻳﻠﻴﺎﺗﻲ ﻣﺨﺘﺼﺮ ﻋﻼﻳﻖ و زﻧﺪﮔﻲ ﺧﻮد را در جستجوی ﻛﺎر و ﻧﺎن رها کرده و ﺑﻪﺳﺮزﻣﻴﻦ های جدید ﻣﻨﺘﻘـﻞﻛﻨﻨﺪ. خوزستان با وقوع عملیات اکتشاف و بهره برداری از صنایع نفتی یکی از مقاصد کارگران در جستجوی کار و در اندیشه رهایی از قحطی بود.
به طوری که تعداد کارگران ایرانی شرکت نفت ایران و انگلیس از ۲۵۰۰ نفر در سال ۱۲۸۹(۱۹۱۰میلادی) ﺑـﻪ ۱۷۰۰۰ نفر در سال۱۲۹۷(۱۹۱۸ میلادی)رﺳﻴﺪ. اﻳﺠﺎد ﺻﻨﻌﺘﻲ ﺟﺪﻳـﺪ ﺑـﺎ ﻣـﺪﻳﺮﻳﺖ ﻳـﻚ ﺷـﺮکت اﻧﮕﻠﻴﺴﻲ و اﺳﺘﺨﺪام ﺗﻘﺮﻳﺒﺎ ۴۰ درصد ﻛﻞ ﻛﺎرﮔﺮان مشغول به کار اﻳﺮاﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﺎ دغدغهﻫﺎﻳﻲ ﻣﺘﻔـﺎوت روﺑﻪرو بودﻧﺪ، ﻓﺼﻞ تازهای در ﺗﺎرﻳﺦ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ اﻳﺮان گشود. ﻧﺎاﻣﻨﻲ و ﺑﻲﺛﺒﺎﺗﻲ ﺳﻴﺎﺳﻲ و اﻗﺘﺼﺎدی در اﻳﺮان ﻣﻘﺎرن ﺑـﺎ دوره ﺗـﺎرﻳﺨﻲ اﺳـﺘﺒﺪاد ﺻـﻐﻴﺮ و ﻗﺤﻄﻲﻫﺎی ﻣﻜﺮر در ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻧﻴﺰ تاثیر بهسزایی در اﻧﺘﺨﺎب گزینه ﻣﻬﺎﺟﺮت ﺑﻪ ﺳﺮزﻣﻴﻦ ﮔﺮم و ﻏﺮﻳﺐ ﺧﻮزﺳﺘﺎن داﺷﺖ.( معتقدی،۱۳۹۲)
نمونهای از اتفاقات پس از حادث شدن قحطی در ایران را میتوان قاچاق، ناامنی و احتکار برشمرد که اوج هرج و مرج را در آن دوران نشان میدهد. نمونههایی از این دست اتفاقات به اختصار آورده میشود.
قاچاق
در ﭼﻬﺎر راه زﻧﺪ ﺷﯿﺮاز، دﺳﺘﻪای از ﮐﺎﻣﯿﻮنﻫﺎی ﺷﻮروی را ﮐـﻪ از ﺑﻮﺷـﻬﺮ ﻋـﺎزم ﺗﻬـﺮان ﺑﻮدﻧﺪ ﺑﺎزرﺳـﯽ و اﺟﻨـﺎس ﻗﺎﭼـﺎق را از دوازده ﮐـﺎﻣﯿﻮنﮐﺸﻒﮐﺮدند(پارس، ۱۳۳۲)
ناامنی
ﺳﺎرﻗﺎن ﻣﺴﻠح، در ﻣﻨﻄﻘﻪ ﮐﺘﻞ دﺧﺘـﺮ ﺣـﺪ ﻓﺎﺻـﻞ ﺟـﺎده ﺷﯿﺮاز ﺑﻪ ﺑﻮﺷﻬﺮ، ﺑﻪ ﮐﺎﻣﯿﻮﻧﯽ ﺣﺎﻣﻞ ﺻﻨﺪوقﻫـﺎی ﭼـﺎی دﺳﺘﺒﺮد زدﻧﺪ و ﺻﻨﺪوقﻫﺎی ﭼﺎی را ﮐﻪ ارزش ﭘﻮﻟﯽ آن ﻣﻌﺎدل ﺳﯽ ﻫﺰار ﺗﻮﻣـﺎن ﯾـﻮد دزدﯾﺪﻧـﺪ(ﭘـﺎرس،۱۳۲۱)
احتکار
ﺟﻨﮓ ترس از ﮐﻤﺒﻮد ﻣﻮاد ﻏﺬاﯾﯽ را ﺑﺎ ﺧـﻮد ﺑـﻪ ﻫﻤـﺮاه ﻣﯽآورد ﮐﻪ اﯾﻦ اﻣﺮ ﺑﻪ اﺣﺘﮑﺎر ﮐﺎﻻ، ﻣﺨﺼﻮﺻﺎً ﮐﺎﻻﻫـﺎی اﺳﺎﺳﯽ ﻣﯽاﻧﺠﺎﻣﺪ. اﺣﺘﮑﺎر از ﻋﻮاﻣﻞ ﺗﺸﺪﯾﺪ ﮐﻨﻨﺪه ﻗﺤﻄﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ در ﺑﺴـﯿﺎری از ﻣﻮاﻗـﻊ، ﻣﻨﺸـﺎ ﻗﺤﻄـﯽﺷـﻨﺎﺧﺘﻪ ﻣﯽشود. (دﻫﻘﺎن نژاد،۱۳۹۳)
روزنامه اطلاعات در گزارشی که از بوشهر ارائه میکند خاطر نشان میسازد که نان بوشهر خراب شده است. جنس نان در بهترین شرایط از جو و ذرت است و در آن مواد زائد خارجی یافت میشود. در این نانها هیچ اثری از گندم نیست و مصرف این نان موجبب بیماری مردم شدهاست. دشتی، دشتستان و تنگستان و مهمتر از همه جنوب کردستان از جمله مناطقی بودند که مأمورین دولتی از آن جا گریخته و یا توسط رؤسای قبایل اخراج شده و امور آن مناطق را سران عشایر و قبایل اداره میکردند.(بایرامی،۱۳۹۱)
به دنبال تسلط شرکت نفت ایران و انگلیس در بهرهبرداری از منابع نفتی کشور، مردم نیز در مناطق نفتخیز خوزستان از جمله اهواز و شهرها و روستاهای اطراف به منظور پیدا کردن شغل پردرآمدتر خانه و کاشانه خود را رها کردند و به سمت میدانهای نفتی سرازیر شدند. (علم،۱۳۹۴)
در آن دو دوره تاریخی و تاریک این سرزمین، صنعت نفت با جذب نیرو از مناطق قحطیزده و یاریرسانی به مردم این پهنه از ایران زمین دو مشکل اشتغال و معیشت آنها را همزمان رفع کرد. به گواه تاریخ شفاهی آن دوره هرکس برای کار به مناطق نفتی مراجعه مینمود حتی بدون داشتن کمترین تخصصی به کاری واداشته میشد و تا زمانی که خود میخواست به کار ادامه میداد. حتی بسیاری از افراد در مشاغلی غیر وابسته به نفت، ولی صرفاَ به خاطر رونقآوری نفت مشغول بودند.
در آن دوره عده کثیری از مردم دشتی و تنگستان و دشتستان نیز برای رهایی از خشکسالی و قحطیهای پیدرپی رو به جانب مناطق به شدت نیازمند نیروی کار نهادند. صنعت نفت نیز آنان را با توجه به نبود تخصص، در مشاغل کمتر تخصصی بهکارگیری نمود.
در آن برهه تاریخی صنعت نفت به عنوان میزبان کسانی که حتی از نقاطی به جز خوزستان پا به آن مناطق نهاده بودند نقش مثبت خود را به خوبی و تمام و کمال ایفا نمود. همه کسانی که آن زمان را درک نمودهاند از خدمترسانی کمنظیر این صنعت به محیط پیرامونی و حتی جامعه بومی و همچنین استانداردهای بالای انجام این کار به نیکی یاد میکنند. مردم گریخته از قحطی و خشکسالی که به کمترین امکانات بقا راضی بودند به یکباره در شرکت-شهرهایی با امکانات و تکنولوژیهای دسته اول آن روزگار اسکان یافتند که حتی بسیاری از شهرنشینان کلانشهرهایی مانند اصفهان، تبریز، شیراز و … نیز از آن بی بهره بودند.
اینک این موقعیت کاملاَ صنعتی برای استان بوشهر پیش آمده است. با این تفاوت و امتیاز که هر چهار شرکت اصلی زیر مجموعه وزارت نفت در این استان پروژههای متعددی را در دست ساخت و اجرا دارند.
در حال حاضر بوشهر دست به گریبان قحطی و خشکسالی شدید و فراگیر نیست ولی با مسائل دیگری مانند چگونگی بازتعریف روابط شرکتهای مستقر و محیط پیرامونی، قحطی شغلی برای افراد تحصیل کرده و آلودگیهای ناشی از فعالیتهای صنعتی درگیر است.
با توجه به اینکه اکثر مردم این سامان هنوز نیز بهترین خاطرات خود در آن زمانه سخت را همواره در شرکت-شهرهای آن دوره جستجو میکنند، بهتر است صنعت نفت نیز با توجه به برخورداری از این پیشینه مثبت سعی در تعامل بیشتر با مردمی داشته باشد که زمانی میزبانی شایسته برای آنان در روزهای سخت بوده است./ منبع: مند
منابع و مواخذ
۱-مطالعات و پژوهشهای سیاسی،۱۳۸۶ مؤسسه،( ۱۲۹۸-۱۲۹۶ ش/ ۱۹۱۹-۱۹۱۷ م)قحطی بزرگ محمدقلی مجد
۲- پت والش، چه کسی از ایرانیان یاد میکند…؟، نقدی بر کتاب قحطی بزرگ و نسلکشی در ایران،۱۹۱۹ -۱۹۱۷، فصلنامه مطالعات تاریخی.
۳- ربابه معتقد، ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت ﺗﺎرﻳﺦ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، ﭘﮋوﻫﺸﮕﺎه ﻋﻠﻮم اﻧﺴﺎﻧﻲ و ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﺳﺎل ﺳﻮم ﺷﻤﺎره دوم، پاییز و زﻣﺴﺘﺎن، ۱۳۹۲ ص۱۳۷-۱۲۱ ﺻﻨﻌﺖ ﻧﻔﺖ و ﺗﺤﻮل ﺟﻤﻌﻴﺘﻲ و ﺷﻐﻠﻲ در ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻧﻔﺖﺧﻴﺰ ﺟﻨﻮب ایران.
۴-ﻣﺮﺗﻀﯽدﻫﻘﺎن نژاد-اﻟﻬﺎم ﻟﻄﻔﯽ ﮐﻤﺒﻮد ﻣﻮادﻏﺬاﯾﯽ و ﺷﻮرشﻫﺎی ﻣﺮدم اﯾﺮان در ﺳﺎلﻫﺎی ﺟﻨﮓ ﺟﻬﺎﻧﯽ دوم۱۹۴۵ ﺗﺎ ۱۹۴۱ /ش۱۳۲۴ ﺗﺎ ۱۳۲۰ ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎی ﺗﺎرﯾﺨﯽ)ﻋﻠﻤﯽ-ﭘﮋوﻫﺸﯽ(داﻧﺸﮑﺪه ادﺑﯿﺎت و ﻋﻠﻮم اﻧﺴﺎﻧﯽ- داﻧﺸﮕﺎه اﺻﻔﻬﺎن (دوره ﺟﺪﯾﺪ، ﺳﺎلﺷﺸﻢ، ﺳﺎلﭘﻨﺠﺎﻫﻢ ۱۳۹۳ ﺑﻬﺎر،(۲۱ ﺷﻤﺎره اول) ﭘﯿﺎﭘﯽ۱-۱۶ص.
۵- سمانه بایرامی، آثار و پیامدهای اجتماعی اشغال ایران در شهریور۱۳۲۰، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی- پرتال جامع علوم انسانی .
۶- محمدرضا علم، عصمت بابادی، تاثیر اقدامات شرکت نفت ایران و انگلیس در ساختار اقتصادی، عمرانی و فرهنگی اهواز، فصلنامۀ تحقیقات تاریخ – ۲۸ – ۵۰)۱۳۹۴: سال بیست و پنجم، دفتر اول، بهار گنجینۀ اسناد.
۷-روزنامه پارس، ،۲:۴۵، ۱۳۲۱،۱۳۳۲،۲:۶۴٫۰
۸-Hayati Dariush, Yazdanpanah Masoud, Karbalaee Fereshteh, Department of Psychology, University of Allahabad SAGE Publications Los Angeles, London, New Delhi, Singapore, Washington DC Coping with Drought: The Case of Poor Farmers of South Iran, 2010
[کد خبر:AJ13981]