000006666.jpg

آینه جم: عبدالحسین صفر پور

معلمی شغل انبیا است. همین جمله برای هراس از نقد معلم کافیست. با توجه به جمله ابتدایی، نقد معلم مستلزمِ مناقشه بر سرِ ساحت قدسی آن است. معلمی در تاریخ امری مقدس بوده است. به همین سبب معلمی را «شغل» نمی دانسته¬اند؛ بلکه عنوان «مقام» بر آن اطلاق می شده است. شغل در اقتصاد به معنی کار کردن و فروش نیروی کار است. در گذشته معلم صرفا به نیت پول و درآمد خدمت رسانی نمی کرده بلکه خدمت او شان و مقامی بلند به ارمغان می آورده که پول در برابر آن کم ارزش بوده است.
معلم مقام ندارد. در تقویم ایران روزی با عنوان گرامیداشت «مقام» معلم وجود دارد، در صورتی که معلمی تا حد زیادی یک مقام و ساحت خاص نیست بلکه عده ی زیادی آن را به عنوان شغل برگزیده اند. یعنی معلم از معنای تاریخی خود تهی گشته است. البته هنوز بسیاری از معلمانِ عاشق و ایثارگر وجود دارند ولی معنای معلمی به عنوان شغل، امری پذیرفته شده و عمومی است. باید توجه شود که شغل بودن هیج نکته ی منفی ندارد.
معلمان دغدغه معیشت دارند، خیلی ها چند شغله هستند و بعضا به دنبال بهانه ای برای ترک شغل می گردند. «مقام معلمی» با همین چند مورد دچار خدشته می شود ولی می توان چند مثال دیگر نیز آورد. معلمان در شهر کوچکی مثل جم، برای دوری و نزدیکی مدرسه ی محل تدریس خود به هر دری می زنند. بعضا دیده شده برای پر کردن ساعات موظفی در دروس بی ارتباط تدریس می کنند. سال ها از بروزرسانی دانش خیلی از آنها می گذرد و بسیاری موارد دیگری که نیاز به بازگو ندارد. فقط کافیست پای صحبت یکی از معلمان بنشینیم تا ماجرا روشن شود. با وجود این موارد، دیگر معلمی یک مقام نیست بلکه یک شغل بسیار حساس است.
تا این جای کار مقام معلم را مورد نقد قرار دادیم ولی چرا مقام معلمی افول کرده است؟ جواب دقیقی نمی توان داد، شاید اقتصادی شدن بیش از حد در عصر حاضر پاسخی عریض به این سوال باشد. معیشت اهمیتی دو چندان یافته است، بیش از هر زمانی برای رسیدن به معیشت باید رقابت کنیم، فراغت کم یاب است؛ برای بدست آوردن آن باید کمتر کار کنیم و مزد بیشتری بگیریم. هر اتفاقی که افتاده حاصلش این بوده که تقدس معلمی دچار خدشته شده است.
وقتی به این نتیجه می رسیم که معلمی شغل است دو راه وجود دارد؛ یا بر همین اساس با آن برخورد شود یعنی به عنوان یک شغل به دنبال بهبود آن باشیم یا این که سعی شود معلمی را به ساحت گذشته آن بازگرداند. گزینه دوم بسیار دشوار است و نیاز به بحث مفصلی دارد از این رو بهتر است به گزینه اول پرداخته شود.
در بنگاه های اقتصادی برای حداکثر کردن بهره وری نیروی کار به مبحث «قرارداد» رجوع می کنند. قراردادها را به گونه ای تنظیم میکنند که «تلاش»، حداکثر شود. همچنین نظارت را بهبود می دهند و به کارکنان آموزش حین کار می دهند. آنها را در سود شریک می کنند و انواع راه کارهای دیگر را به کار می بندند.
ولی امر آموزش مسئله ای بسیار پیچیده تر و پر اهمیت تر از بنگاه اقتصادی است. اهمیت آن به این دلیل است که برای ایران چیزی حدود 11 میلیارد نفر ساعت از عمر کودکان و نوجوانان در یک سال در مدارس سپری می شود. این اهمیت ما را ناچار می کند که عناوین تو خالی را کنار بگذاریم و برای بهبود بهره وری کار معلمان راهکار اقتصادی و مدیریتی ارائه دهیم. معلمان ما دیگر ملای مکتب خانه نیستند، آنها یک انسان اقتصادی هستند که باید بهره وریشان افزایش یابد. دقیقا این فرض نقطه ابتدایی تحلیل است./ شهر نامه

[کد خبر:AJ23040]
پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم


نوشتن دیدگاه

جدیدترین مطالب