آینه جم: دکتر علی رسولی
عضو هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه خلیج فارس بوشهر
مقدمه :
در هفتة چهارم آبان 1395 توفیق سفری به جم جنّت طراز و دیداری کوتاه با برخی فرهیختگان دست داد. تحفة این سفر کتاب ارزشمند «جامعهشناسی تاریخی جم جلد2: جم باستان» نوشتة پژوهشگر ارجمند همشهرستانی جناب آقای احمد نوبخت بود که بسیار از آن آموختم.
به مقتضای جستجوهایی که پیرامون پیشینههای منطقة ریز دارم، ملاحظاتی دربارة نتیجهگیریهای یازدهم و دوازدهم کتاب به ذهنم رسید که با هدف پیشبرد تحقیقات تاریخی مربوط به شهرستان جم، به اجمال خدمت خوانندگان عزیز در میان میگذارم. انشاءالله عمری باقی باشد که نتایج این جستجوها را به تفصیل در قالب کتابی ارائه دهم.
البته این نقد چیزی از ارزش کار آقای نوبخت کم نمیکند که کوشش و التزام ایشان به اصول پژوهشی و اخلاق علمی مورد ستایش است و ضمناً «املای بدون غلط املای نانوشته است». نکتة آخر اینکه یکی از منابع نوشتة حاضر، یعنی «دیوان اشعار و سفرنامة صافی درهبانی» بعد از انتشار پژوهش آقای نوبخت منتشر شده و از بابت عدم استفاده از آن بر ایشان حرجی نیست.
«جم و ریز» و بلوکهای «گلهدار» و «دشتی» :
نتیجهگیری یازدهم: «با توجه به حدود ذکر شده درباره بلوک گلهدار در کتاب جغرافیای مفصّل کیهان به طور کامل مشخص میباشد که جامعه مورد مطالعه در سال 1311 هجری شمسی جزیی از گلهدار محسوب میگردیده است. چرا که بلوک گلهدار از سوی غرب به بلوک بردستان که شهرخواست جزیی از آن بوده، محدود میشده است»(نوبخت، ص 507-506).
ملاحظات: در بند فوق اگر منظور از «جامعة مورد مطالعه» فقط محدودة بخش مرکزی جم امروزی باشد بر نتیجه ایرادی وارد نیست. اما محتوای کتاب نشان میدهد که نویسنده کل شهرستان امروزی جم، اعم از جم و ریز را در نظر داشته است. در این صورت نتیجهگیری بالا دقیق نیست زیرا نقشة کیهان که مورد استناد نویسنده است، به روشنی مرز میان بلوک گلهدار و بلوک بردستان را در حول و حوش شهرخواست مشخص کرده است، به نحوی که از شهرخواست به سمت شمال، یعنی منطقة ریز، جزو بلوک بردستان واقع شده است(ن.ک. به نوبخت، نقشه ص 394-393).
این موضوع با گزارشهای منابع قدیمیتر شامل نزههالاخبار خورموجی و فارسنامة ناصری همخوانی دارد که محدودة بخش جم را از بلوک گلهدار و محدودة بخش ریز را از توابع دشتی و بردستان (خورموجی، 92، 99. فسایی، 326، 321) ثبت کردهاند.
بعد از تاریخ 1311ه.ش نیز تمام گزارشهای رسمی موجود از تقسیمات کشوری تا قبل از سال 1356ه.ش این تفکیک را نشان دادهاند(ن.ک نوبخت، جلد 1، ص 179-135).
بنابراین پیشنهاد میشود نتیجهگیری بالا به این ترتیب اصلاح شود: «نیمة جنوبی جامعة مورد مطالعه یعنی محدودة امروزی بخش مرکزی جم جزو بلوک گلهدار، و نیمة شمالی آن یعنی بخش امروزی ریز جزو بلوک بردستان بود.»
پیشینة عنوان «جم و ریز»:
نتیجهگیری دوازدهم:«به نظر میرسد برای نخستین بار عنوان «جم و ریز» به صورت پیوسته در کتاب تاریخ لارستان قید شده است. تا پیش از آن و چند دهه بعد از آن چنانکه در دفتر نخست در فصل سرگذشت جم در کشاکش تقسیمات کشوری نیز ذکر گردید، جم در تقسیمات کشوری بدون پسوند ریز بوده است»(نوبخت، ص 507).
نویسندة محترم در این جا نخستین مورد از کاربرد عنوان «جم و ریز» را به متنی از سال 1312 ه.ش به نام تاریخ لارستان نسبت داده است.
ملاحظات: اولاً به نظر میرسد که در جملة پایانی این نتیجهگیری در استفاده از کلمة «پسوند» سهوی رخ داده است. در ترکیب «جم و ریز» پیشوند و پسوند وجود ندارد، بلکه این دو نام با «واو عطف» به هم پیوند خوردهاند. «واو عطف» دو اسم جدا و مستقل و همپایه را به هم ربط میدهد.
بنابراین «ریز» پسوند جم نبوده بلکه این دو عطف به یکدیگر بودهاند. ثانیاً جملة «جم در تقسیمات کشوری بدون پسوند ریز بوده است» دارای ابهام و دوپهلویی است به نحوی که خواننده را به اشتباه میاندازد.
منظور از جم در این جمله چیست؟ آیا منظور همان محدودة بخش مرکزی از شهرخواست تا چاهه است؟ در این صورت بدیهی است که نام جم بدون ریز بیاید و در این صورت اصولاً بیان این جمله زائد و بیمورد است کما اینکه با جابجا کردن جم و ریز میتوان جمله را به صورت معکوس در آورد و همان معنا باقی بماند.
اما اگر منظور از جم محدودة شهرستان جم شامل مجموع نواحی جم و ریز باشد، آنگاه این جمله اشتباه و خلاف واقعیت تاریخی است. زیرا تمام منابع تاریخی موجود تا قبل از تشکیل بخش جم در سال 1356 ه.ش، محدودة شهرستان جم امروزی را با نامهای جداگانة جم و ریز خواندهاند، و این کاربرد آن قدر فراگیر بود که در زبان عامه و در برخی منابع به عنوان یک اسم مکان خاص در آمده و هنوز نیز بسیاری از ساکنان جنوب کشور آن را به کار میبرند. ثالثاً دستکم از شصت سال پیش از تألیف تاریخ لارستان و هم بعد از تألیف آن، منابع مختلفی عنوان «جم و ریز» یا معادل آن «ریز و جم» را به کار بردهاند.
در گزارش خفیهنویسان بریتانیا در شیراز در ذکر رویدادهای اوایل سال 1874م/ 1252ه.ش/ 1291ه.ق/ عنوان «جم و ریز» آمده است: «از قراریکه مذکور میشود سهراب خان رفته است به جم و ریز و در قلاع کوهها هر روزی به قلعهای سکنی میگیرد»(سعیدی سیرجانی، ص 4).بیست و چهار سال بعد در سال 1898م/ 1276ه.ش/ 1315ه.ق در گزارشی از راههای ایران به «رودخانة ریز یا جم» (river riz or jam ) اشاره شده است.(سند (Routs in Persia: شماره1
ده سال بعد در 1908م/ 1286ه.ش/ 1325ه.ق نویسندة گزارش راهنمای ایران عنوان «جم و ریز» را در ضمن توصیف بندر کنگان به کار برده است "Kangan is the port of Jam and Riz in the intrrrior 10 to 20 miles distant : northwards ». «کنگان بندرگاه جم و ریز [است و جم و ریز] در فاصلة 10 تا 20 مایلی داخل کشور در سمت شمال قرار دارد». (سند شماره :2 Gazetteer of Persia )
یازده سال بعد در گزارشی نظامی از ایران مربوط به رویدادهای بین سالهای 1858 تا 1919م/ 1236 تا 1297ه.ش نام «جم و ریز» در اشاره به رودخانة جم و ریز (Jam and Riz stream) ذکر شده است.(سند شماره3 :Military report on Persia )
سپس در گزارشی مربوط به نیمة قرن بیستم (سال 1950م/ 1328 ه.ش) دو بار عبارت (Riz and Jam) «ریز و جم» به کار رفته است.(سند شماره4 :The Tribes of Fars )
علاوه بر گزارشهای انگلیسی، نوشتههای شیخ حسین صافی (وفات سال 1320 ه.ش/ 1361ه.ق) تنها وقایعنگار محلّی در اواخر دورة قاجار و اوایل دورة پهلوی نیز چنین کاربردی را تأیید میکند.
صافی در ذکر رویدادهای مابین سالهای 1293ه.ش/ 1333ه.ق تا 1314ه.ش/ 1354 ه.ق دو ناحیة جم و ریز را در کنار و هم عرض یکدیگر به دو شکل «جم و ریز» یا «ریز و جم» به کار میبرد:
سال 1293ه.ش/1333ه.ق: «همین فائیز جم بسیار و ریز بسیار کم خرما بود»(صافی، 209).
سال 1303ه.ش/ 1343 ه.ق: «اوّل ماه مبارک هر نظامی که در جم و ریز بود باز معاودت شدند»(همان، 238). «دوتو ولی ... ناحیة بسیار کوچکی در سرحدّ مابین جم و ریز است.»(همان، 249).
سال 1306ه.ش/ 1346ه.ق: «واقعة ملخ در تمام نقاط گرمسیر شیوع کرده به خصوص ریز که ملخ پوست اشجارشان باز کرده سامان جم هم به قدر ثلث آن هم خرابی کرده بود»(همان، 263).
سال 1307ه.ش/ 1347ه.ق: «غلّات در حدود ریز و جم خوب شد»(همان، 277).
سال 1310ه.ش/ 1350ه.ق: « سامان ریز و جم کشتی شد.»(همان، 280).
سال 1311ه.ش/ 1351ه.ق: «غلّه و ارزاق در سامان ریز و جم خوب، در شمال دشتی و تنگستان به درجة اعلا شد»(همان، 286). سال 1314ه.ش/ 1354ه.ق: «در این سال با برکات ارزاق در ایران فراوان گردید خاصّه حدود جم و ریز که غلّه و خرما متصوّر نداشت»(همان، 298). صافی در تمام موارد بالا ریز را به عنوان «منطقة ریز» یا آنگونه که خود مینویسد «ناحیه، بلوک یا سامان ریز»(همان، 276، 289) منظور میکند، چیزی معادل بخش امروزی.
با توجه به منابع فارسی و انگلیسی بالا نتیجهگیری آقای نوبخت را به این صورت باید اصلاح کرد: «قریب به اتفاق منابع موجود فارسی و انگلیسی دورة قاجار و پهلوی تا پیش از سال 1356 ه.ش در اشاره به محدودة شهرستان امروزی جم از عبارات «جم و ریز» یا «ریز و جم» استفاده کردهاند.»
سخن پایانی : مستندات فوق گویای این واقعیت است که حوزة جغرافیایی شهرستان جم امروزی در بخش اعظم دو قرن گذشته «جم و ریز» نام داشته است. بنابراین هر گونه پژوهشی دربارة تاریخ شهرستان جم در دو قرن اخیر بهتر است با عنوان «جم و ریز» صورت گیرد. از سوی دیگر نام «جم و ریز» منطبق بر تشخص جغرافیایی و طبیعی دو ناحیه بوده و از آنجا که در تقسیمات اداری نیز هر کدام از آنها به بلوک مجزایی تعلق داشتند تاریخ اداری و سیاسی متفاوتی را تجربه کردهاند. با این حال نزدیکی جغرافیایی و فرهنگی آنها چنان چشمگیر بوده که در عین تفاوتها چشم انداز یک واحد به هم پیوسته را به نمایش گذاشتهاند. نام «جم و ریز» مظهر این وحدت و کثرت است و تجربههای تاریخی گاه مشابه و گاه متفاوت را در هم میآمیزد و همدلی و یگانگی پدید میآورد.
منابع فارسی:
1. خورموجی، میرزا جعفر خان حقایق نگار. نزهه الاخبار. تصحیح سید علی آل داود، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1380.
2. سعیدی سیرجانی (مصحح). وقایع اتفاقیه: گزارشهای خفیهنویسان انگلیس. چاپ دوم، تهران: نوین، 1362.
3.صافی درهبانی، شیخ حسین. دیوان اشعار و سفرنامه. تصحیح دکتر حسین سلیمی و دکتر سید ناصر جابری اردکانی، بوشهر: حوزة هنری، 1395.
4. فسایی، حاج میرزا حسن حسینی. فارسنامه ناصری. تهران: کتابخانه سنایی، 1312.
5. نوبخت، احمد. جامعه شناسی تاریخی جم. جلد1، شیراز: ایلاف، 1392.
6.نوبخت، احمد. جامعهشناسی تاریخی جم. جلد2: جم باستان. شیراز: ایلاف، 1392.
منابع انگلیسی :
(این اسناد از جمله گزارشهای جغرافیایی یا نظامی مأموران انگلیسی در ایران است که به حکومت مستعمراتی بریتانیا در هندوستان ارائه و در کتابخانة ملّی بریتانیا: بخش اسناد دولتی و خصوصی ادارة هند نگهداری میشوند. تصویر آنها نزد نگارنده موجود است.)
1. Routs in Persia. Section 1.' [67r] (138/416), British Library: India Office Records and Private Papers, Mss Eur F111/369.
2. Gazetteer of Persia. VOL. III. PART II: L to Z' [221r] (446/988), British Library: India Office Records and Private Papers, IOR/L/MIL/17/15/4/2.
3. Military report on Persia. Vol IV, part II. Fars, Gulf ports, Yazd and Laristan.’, British Library: India Office Records and Private Papers, IOR/L/PS/20/C201/2.
4. The Tribes of Fars. [42v] (91/224), British Library: India Office Records and Private Papers, IOR/L/PS/20/142.
منبع: ریزپاد
[کد خبر:AJ19277]
دیدگاهها
دانستن تاريخ به عنوان يكي از شاخص هاي هويت فرهنگي هر جامعه اي بسيار لازم است، دكتر رسولي عزيز بسيار بهره بردم
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا