آینه جم؛ عابدین عابدی زاده
...او دیگر نمیتواند به راحتی رییسجمهور آمریکا شود و اکنون باید از کاخ سفید به برج ترامپ که نماد تفکر بورژوازی اوست ترک مسئولیت و شغل نماید؛ این به این معناست که هنوز، حتی یک رای قدرت دارد، قدرتی بالاتر از ثروت و جایگاه ریاست جمهوری ترامپ...
در انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا، پیشبینی کردم که ترامپ بر هیلاری پیروز میشود و اتفاق افتاد، در انتخابات ۲۰۲۰، یک روز قبل از شروع انتخابات آمریکا، پیروزی بایدن پیشبینی شد و اتفاق افتاد، با شناختی که از ویژگیهای شخصیتی ترامپ داشتم، منتظر بودم که در انتقال قدرت با پیروزی جو بایدن، شهر گرفتار آشوب خواهد شد که زمزمههای آن از ستاد ترامپ شروع شد؛ همچنین پیشبینی میکنم سال ۱۴۰۰ سال مذاکره است که این موضوع را باید به زمان سپرد و منتظر ماند؛ حال رییس جمهور هر که باشد.
به شخصه علاقمند به شکست ترامپ در انتخابات آمریکا بودم؛ نه صرفاً به خاطر فشارهای اقتصادی و تحریمهای شدید علیه ایران؛ چرا که کارزار انتخابات امریکا را از منظر ملی و داخلی نگاه نمیکنم و با دیدگاهی فراملی و جهانی به آن میاندیشم؛ دلایلی از جمله؛ رفتارهای غیر مدنی، نگاه تاجر و کاسبکارانهی دونالد ترامپ به جامعهی انسانی در جهان، پایین آوردن شأن گفتگوی دیپلماتیک، خارج شدن از معاهدات مهم بینالمللی از جمله معاهده پاریس، خروج از یونسکو و بی اعتنایی به فرهنگ، خروج یکطرفه از برجام؛ نگاه زنستیزی، قائل نبودن به مبانی علم و دانش، بازتولید پوپولیسم، دروغگویی، بی صداقتی، ترور ژنرال سلیمانی در خاک دیگری که از سوی سازمان ملل غیرقانونی و پرخطر برای صلح جهان و خاورمیانه خوانده شد؛ تفکرات نژادپرستانه و سیاستهای غیرانسانی نسبت به مهاجران؛ نگاه ناسیونالیست افراطی به آمریکا در برابر جهان «ما اولین هستیم؛ آمریکا اول باشد».
همهی موارد برای فردی که رییسجمهور کشوری در سطح آمریکاست میتواند برای جهان خطرآفرین باشد و جهان را از شرایطی که اکنون در آن قرار دارد خطرناکتر نماید. با آنکه جامعهی آمریکا به مانند خیلی از جوامع دیگر در طول این چهار سال، تحولات اجتماعی جدیدی را تجربه کرده که این تغییر و تحول چنانچه از منظر جامعهشناختی و روانشناختی اجتماعی مورد مطالعه قرار گیرد الگوهای جدیدی از وضعیت هویتی جامعهی آمریکا به ما نشان خواهد داد، با اینهمه تغییر و تحول در نظام بینالملل، ترامپ همواره به دنبال حکومت اقتدارگرایی خود بر جهان بود که این را در برخورد با مسائل مختلفی از جمله دیپلماسی قلدرمآبانه، مذاکره با شیوهی تهدید و تحریم، نوع مصاحبه با خبرنگاران مخالف خود در طول زمان ریاستجمهوری؛ عملکرد وی در مواجه با کرونا و عدم توجه به پزشکان در حین درمان بیماری، شیوه¬ی گفتمان وی در مناظره اول و در آخر مقاومت در پذیرفتن شکست در برابر رقیت خود مشهود بود.
با شکلگیری بحران کرونا، جهان آسیب فراوانی در حوزه¬ی سلامت و اقتصاد به خود دید، اما به نظر کرونا تا اندازهای به کمک بایدن دموکرات آمد تا بخشی از شخصیت پنهان دونالد را آشکارتر نماید و ادامهی کارزار انتخاباتی را برای خود کمی آسانتر نماید تا در نهایت بتواند فردی با تفکر ترامپ را از صحنهی سیاستگذاری دنیا بیرون براند، هر چند این تفکر راه خود را پیدا کرده و بازتولید خواهد شد؛ شخصیت ترامپ به گونهای نشان میداد که پیشبینی کنم که او دیگر نمیتواند به راحتی رییسجمهور آمریکا شود و اکنون باید از کاخ سفید به برج ترامپ که نماد تفکر بورژوازی اوست ترک مسئولیت و شغل نماید؛ این به این معناست که هنوز، حتی یک رای قدرت دارد، قدرتی بالاتر از ثروت و جایگاه ریاست جمهوری ترامپ؛ واگذاری سیاستگذاری به سرمایهداری؛ جهان و هر آنچه که در آن است را با هر شیوهای به سوداگری تبدیل میکند.
اما از منظر ملی؛ ایران به لحاظ جغرافیای سیاسی دارای موقعیتی راهبردی در ساختار نظام جهانی است که متأثر از سیاستگذاری و تندرویهای ترامپ در حوزه روابط بینالملل و فراملی قرار گرفت که اقتصاد نیم¬بند ایران را به شدت دچار مشکلات فراوانی نمود تا آنجا که پول ملی در طول این چند دهه، تا این اندازه ارزش خود را از دست نداده بود، بنابراین نگاه ملی در درون نگاه کلان فراملی قرار میگیرد و متأثر از آن خواهد بود؛ هرچند بخشی از ناکارآمدیهای درون کشور، ریشه در ضعف ساختارها و عاملان داخلی کشور دارد که این مهم خارج از بحث ما میباشد.
** نشر یادداشت؛ قبل از نهایی شدن انتخابات
شنبه/ ۱۹ آبان ۹۹، ایران
[کد خبر:AJ34121]