1121231.jpg

آینه جم؛سید عبدالمناف سجادی زاده: فرهنگ و اعتقادات ، بستر رشد و پرورش انسان و زمینه ساز سعادت اوست مکتب انسان ساز اسلام با عادات ، احکام و عقاید باطل آن زمان مبارزه نمود و آن را جاهلیت نامید عنایت به افکار و نوع رفتار انسانها در عصر حاضر این حقیقت را می نماید که مردم در جوامع امروزی از همان عادات و عقاید حاکم بر جاهلیت اما به شکلی دیگر مانند قبیله گرایی یا حزب گرایی پیروی می نمایند.

قبیله گرایی چنان میان عرب پیش از اسلام گسترده شده بود ، که مفاهیم عمیقی چون تقوا که اسلام معیار برتری معرفی کرده و باز تعریف قبیله گرایی در قالب صله رحم ، به طور کلی فراموش شده بود عرب جاهلی نتوانست از ارتباط عمیق خود با قبیله گرایی دست بشوید و روحیه و نظام فکری قبیلگی را در عصر پیامبر(ص) و پس از ایشان استمرار بخشید.

در میان عرب پیش از بعثت پیامبر ، هویت فردی چندان اهمیت نداشت چون اعتبار فرد در قبال عضو بودن در یک قبیله بود. از جمله ویژگی هایشان آن بود که خود را از حیث نژاد نسبت به همسایگان متمدنشان چون فارس و روم برتر می پنداشتند، اما واقعیت چیز دیگری بود و خود نیز به این امر آگاه بودند که وضعیت تمدنی آنان از همسایگان خود به مراتب ضعیف تر می باشد لذا ظهور دین و نهادینه نمودن آداب و مناسکی چون حج بستری جهت ایجاد نگاه فرا قبیله ای بود اما اهل حجاز ، عقلانیتی قبیله ای داشتند و این ذهنیت تثبیت شده ی قبیله ای مانع از برون رفت عرب می شد از همین رو عرب حجاز نتوانست به حکومتهای بزرگ همچون همسایگانش دست یابد.

عرب بت پرست نوعی انسان شناسی خاصی داشت زیرا آئین بت پرستی تنها برای پاسخ گویی به برخی از نیازهای دنیوی و بادیه نشینی بود در این آئین درکی از رشد انسانی و امکان تعالی معنوی و کمالات روحی وجود نداشت غایت رشد انسانی در آنجا رسیدن به ریاست یک قبیله بزرگ یا تبدیل شدن به یک کاهن بود که بدین ترتیب بتواند از آینده خبر دهد و جنس مسروقه بیابد اما رسیدن به قرب الهی و خلیفه اللهی شدن در میان آنها جایگاهی نداشت.

نگاه اینچنینی به انسان بر امکان رشد و توسعه انسانی و جامعه آرمانی آثار منفی بر جای خواهد گذاشت و انسان ، اجتماع و فرهنگ انسانی در رکود دائم فرو می برد در جوامع کوچک گاها این روحیه و نظام فکری (قبیله گرایی ، طائفه گرایی و حزب گرایی) مشاهده می شود که متاسفانه شهرستان ما هم از این قاعده مستثنی نمی باشد. مبنای درستی افکار و رفتار یک فرد صرفا قبیله ، طائفه و حزب او می باشد نه خود فرد و دیدگاههای وی ، با این رویکرد افراد در جهت دفاع از افکار و ایده های گروه خود قدم برداشته و برای دستیابی به اهداف شخصی(پست و مقام) از دایره ی انصاف ، تعقل و کمالات انسانی خارج می شوند قطعا این روند علاوه بر آسیب های جدی در عرصه های فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی ، زمینه ی رکود و سکون آن جامعه را نیز بهمراه خواهد داشت.

نتیجه اینکه اولا جوامع در صورت استفاده از تمام ظرفیت ها و استعدادهای انسانی خود فارغ از توجه به تعلقات افراد، زمینه ساز رشد خود خواهند شد

ثانیا با دوری جستن از روحیه برتری طلبی و خودخواهی و ایجاد تعامل سازنده با جوامع پیرامونی خود و الگو برداری از آنها در زمینه هایی که آن جوامع رشد چشمگیر داشته اند می توانیم راهگشای مشکلات و معضلات جامعه خود باشیم.

وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى

[کد خبر:AJ14457]
پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم


نوشتن دیدگاه

جدیدترین مطالب