2730023.jpg

 

 

«بسم الله الرحمن الرحیم
هست کلید در گنج حکیم»
«بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران/کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران/هر کو شراب فرقت روزی چشیده باشد/داند که سخت باشدقطع امید واران »
«افصح المتکلمین سعدی»
غم فراق و هجران جان پناه عظیم و عزیزی همچون برادر، وصمیمی ترین یار و یاور دوران حیات، بسیار جانکاه و جانفرساست...
اما هزار دریغ که به تعبیر پروین:
«دوستان به که ز وی یاد کنند/
دل بی دوست دلی غمگین است/اندر آنجا که قضا حمله کند/چاره تسلیم و ادب تمکین است»
در مقابل مشیت و تقدیر الهی، گذرگاهی جز تسلیم و تمیکن؛
 فرا روی عزیزان، یاران و یاوران نیست...
به حق؛ که از انسان جز یادی و نامی و فراتر از آن آثاری؛ باقی نخواهد ماند«آثارنا تدل علینا».
وتا چه اندازه در این شاه بیت رهی معیری که خود سراسر زندگانی است، عمق و معنا نهفته است،آنجا که می فرماید:
«رفتی و رفتن تو آتش نهاد بر دل/از کاروان چه ماند جز آتشی به منزل»
حقًا؛ که عالم دنیا، فانی است و عالم عقبی، باقی؛
به تعبیر لسان الغیب حافظ:
«دور مجنون گذشت و نوبت ماست/هر کسی پنج روزه نوبت اوست»
اما در همین پنج روزه ی عمر؛ انسان می تواند در پرتو «اخلاق کریمانه» عزت و عظمت  پیدا کند:
«انک لعلی خلق عظیم».
ودر پرتو اخلاق بزرگ منشانه؛ بزرگ وارانه و نگاه مهربانانه اش؛ در قلب های آدمیان نفوذ نماید و بر دل ها مدیریت نماید...
«به حسن و خلق توان کرد صید اهل نظر/به دام و دانه نگیرند مرغ دانا را»
                     «حافظ»
بنابراین فرصت های دوست داشتن و عشق ورزیدن و همچنین فصل های مهربانی نمودن؛ بسیار کوتاه و گذراست و باید هر لحظه ی در کنار هم بودن و باهم بودن را غنیمت و قدر دانست، چرا که عمر انسان به سان شیشه است که هر لحظه امکان شکسته شدن آن می رود؛
 به قول باباطاهر عریان:
«عزیزان قدر یکدیگر بدانید/
اجل سنگ است و آدم مثل شیشه»
 اگر بخواهم به عنوان یک برادر و دوست هم نگاه و هم آوا؛ در باب شخصیت مهرآیین زنده یاد محمود سعادتی؛ یک صفت زیبا و مانا در سلوک  و ساحت انسانی؛ بیان نمایم؛
گل واژه و مهر واژه ی «مهربانی و محبت» است....
 حقیقتًا؛یکی از دردهای درمان ناپذیر انسان در سفر زندگانی، «درد محبت» است...
از همین باب وحشی بافقی، 
مانا می سراید:
«سوز تب فراق تو درمان پذیر نیست/تا زنده ام چو شمع ازینم گریز نیست/هر درد را که می نگری هست چاره ای/درد محبت است که درمان پذیر نیست»
به حق، که دین، همان آیین محبت و مهربانی است...
 آنسان که شهسوار خرد و ادب حضرت علی «ع»؛ جاودانه می فرماید:
«دین؛ همان محبت و دوستی است»
از یگانه خالق زیبایی،دانایی و نکویی،صمیمانه وفروتنانه امید وتمنا دارم که در سایه سار رحمت واسعه اش، مهر آن مهربان هجرت کرده را با محبت و مودت سرور احرار عالم؛سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام؛ پیوند دهد و انشاءالله که در آرامش و امنیت؛ ابدی باشند.
ودر پایان:
«پیوستن دوستان به هم آسان است/
دشوار بریدن است و آخر آن است/
شیرینی وصل را نمی دارم دوست/
از غایت تلخیی که در هجران است» 
             «وحشی بافقی»
 ما را نیز در غم مفارقت و هجرت ابدی «عزیزترین عزیزتان»
 سهیم بدانید.
باتقدیم اخلاص و اکرام،
برادرشما 
محمد کارگر
 
 
** گفتنی است مهندس محمود سعادتی جوانی از دیار شهر خاص جم هفته گذشته به دلیل ابتلای به کرونا دار فانی را وداع گفت. 
[کد خبر:AJ33695]
پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم


نوشتن دیدگاه

جدیدترین مطالب