0000013980929otoN.jpg

 

 

آینه جم ، مرضیه جهان‌دیده: دریا بست عنوانی آشنا برای صیادان بوشهری است. تنها زمانی که درهای دریا به روی صیادانش بسته می‌شود، آن هم درست در وسط گرمای تابستان و آن هنگام که خلیج فارس برای تقویت بنیه و افزایش جمعیت آبزیانش نیاز به استراحت دارد. طرحی مدیریتی برای حفظ ذخایر آبزیان خلیج فارس و جلوگیری از صید شناورهای غیرمجاز در آبهای ساحلی استان ما غیرصیادی ممنوع می‌شود تا خلیج فارس بار دیگر سفره‌اش را پربرکت کرده و پذیرای مجدد صیادانی باشد که رزق و روزی‌شان را از دل آبهای نیلگونش بیرون می‌کشند. 

رسمی به نام گفال کردن 

اما برای صیادی که در تمام طول سال، در گرما و سرما، طوفان و آرامش دل به دریا زده و با چنگ و دندان، نانش را از خلیج فارس گرفته و به سر سفره خانواده آورده این زمان نیزمجالی برای استراحت نیست. صیاد باید از این فرصت استفاده کرده و به تعمیر شناورش که یک سال تمام روی دریا کار کرده، بپردازد و ایرداتش را برطرف کند. به این ترتیب فصلی شروع می‌شود که در زبان صیادی به آن «گفال کردن» می‌گویند. 

کاپیتان نصراله صفوی که بیشتر سالهای عمرش را روی دریا بوده و تجارب زیادی از دریانوردی در آبهای مختلف دنیا دارد می‌گوید: رسم گفال برمی گردد به زمانهای دور. آن زمان که خبری از آلیاژهای فلزی در بدنه‌ کشتی‌ها نبود و چوب‌های ساج که بومی کشور هند بود و از طریق حمل و نقل دریایی به کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و ایران می‌رسید، بدنه‌ جهازات دریایی را تشکیل می‌داد.

این چوب که به چوب سخت هند شرقی هم مشهور بود به علت روغنی بودن، فشردگی و سخت بودن آن در مقابل پوسیدگی و کرم خوردگی، متریالی عالی جهت استفاده در بدنه کشتی‌ها و قایق‌هایی بود که در شرایط سخت آب و هوایی مدت‌های طولانی روی آب شناور بودند. 

چوب ساج اما در گرما و سرما دچار انقباض و انبساط می‌شد و همین واکنش‌ها بخصوص انبساطی که در فصل گرما رخ می‌داد باعث به وجود آمدن شکاف و فاصله بین الوارها شده و با نفوذ آب به داخل شناور امنیت آن را به خطر می‌انداخت. از طرف دیگر شدت جریانات دریایی میخ‌های به کار برده در بدنه جهازات را شل و گاهی از جا می‌کند و بنابراین لازم بود تا در فرصتی مناسب تعمیر شوند و چه فصلی مناسب‌تر از ایام دریابست.

جاشوها، شناور را به ساحل آورده و با کمک ماده‌ای چسناک که به فیتیله یا نخ پنبه‌ای آغشته می‌شد این شکاف‌ها پر و درزها اصلاح می‌شد. این ماده‌ چسبناک ترکیب چند عنصر بود که هر کدام کاربرد خاصی داشت: اولین ماده رنگ چندل بود که مانع از کرم خوردگی الوارها می‌شد، روغن کنجد ماده‌ای که مانع نفوذ آب به داخل شناور شده و دامر؛ ماده‌ای صمغی و زرد رنگ و سخت که موجب انعطاف چوب‌ها می‌شد. 

گفال فصل همدلی و مشارکت جامعه صیادی

کاپیتان صفوی این را هم افزود که فصل گفال، فصل همدلی و مشارکت جامعه‌ی صیادی بوشهر با همدیگر بود. از آنجا که در گذشته امکانات باربری و مکانیکی و ماشینی وجود نداشت تمامی این کارها توسط نیروی انسانی انجام می‌شد. بنابراین صاحبان لنج‌ها و قایق‌ها به همراه جاشوها و کارگران در ایام گفال به یاری همدیگر آمده و در تمامی مراحل از کشیدن جهازات از آب به بیرون تا تعمیرات وسپس برگردان آن‌ها به آب با هم همکاری و مشارکت داشته‌اند. رسمی پسندیده که باعث افزایش حس همدلی و مشارکت اجتماعی آنان می‌شد. 

صیادانی که هرگز استراحت نمی‌کنند

گفال مخصوص تابستان بود چرا که گرمای هوا شیارهای بین الوارها را به خوبی باز می‌کرد و بنابراین فرصت مناسبی برای فیتیله کوبی بود، از طرف دیگر گرما جذب روغن را بالا می‌برد و روغن کاری جهازات به درستی انجام می‌شد. بنابراین صیادان بوشهری هیچ وقت مجالی برای استراحت نداشته و در ایام دریابست نیز در زیر آفتاب سوزان جنوب و شرجی نفس گیر مشغول تعمیر شناورها شده و پس از بیرون کشیدن از آب، تعمیرات و شستشو مجددا به آب انداخته و آماده‌ شروع یک سال صیادی دیگری می‌شدند تا رزق‌شان را خلیج فارس سخاوتمند دریافت کنند.

* فارس

[کد خبر:AJ39482]
پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم

کانال تلگرامی پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم