آینه جم، از چندي قبل فرآيند تغييري در آموزش و پرورش شكل گرفته كه تشخيص مرز كارشناسي و غيركارشناسي بودن آن بسيار سخت است. البته نه به اين دليل كه درك تشخيص علمي وجود نداشته باشد. بلكه به دليل اينكه طرح‌هايي در سنوات گذشته اجرا شده كه از اساس براي هر فرد خبره‌اي غير‌كارشناسي بودن‌شان واضح بود اما آن چنان از مطالعه و كارشناسي بودن آن تمام قد دفاع شد كه هر كارشناس متبحري را به شك انداختند مانند تعطيلي پنجشنبه‌ها در راهنمايي و متوسطه و يك شيفته كردن مدارس ، زيرا بر كسي پوشيده نيست كه دانش‌آموزان در زنگ چهارم نه انگيزه‌اي براي يادگيري دارند و نه توانايي لازم.

امروز از هر معلم و دانش‌آموزي بپرسي، نا‌كارآمدي زنگ چهارم را تاييد خواهد كرد. از قديم مي‌گفتند كه زنگ اول معلم درس مي‌دهد دانش‌آموز ياد مي‌گيرد، زنگ دوم معلم مي‌داند كه چي درس مي‌دهد اما دانش‌آموز ياد نمي‌گيرد ولي زنگ سوم نه معلم مي‌داند كه چه درس مي‌دهد و نه دانش‌آموز ياد مي‌گيرد حالا واي به حال زنگ چهارم. يكي ديگر از طرح‌هاي به ظاهر كارشناسي شوخي نما و غير‌كارشناسي كه جدي جدي وچراغ خاموش دارد اجرا مي‌شود، حذف نيرو از آموزش و پرورش است بدون اينكه نيرويي جايگزين شود و اسمش را گذاشته‌اند ساماندهي نيروي انساني؛ البته بايد اعتراف كنم كه از طرفداران دو آتشه سامان دهي نيروي انساني در آموزش و پرورش هستم ولي اينكه مي‌گويند در آموزش و پرورش نيروي مازاد داريم برايم باورش سخت است زيرا كمبود نيرو را به عنوان عامل اجرايي در سه مقطع تجربه كرده‌ام.

از اين دست آمار و ارقامي كه براي توجيه وجود نيروي مازاد ارايه مي‌شود تنها چيزي كه وجود ندارد نگاه جامع كارشناسانه است زيرا در آموزش‌ و‌ پرورش تنها پرسنل معلم و مدير مدرسه نيستند. بد نيست به چارت مشاغل مورد نياز آموزش و پرورش نگاهي بيندازيم تا معلوم شود كه معلم در شرايطي مي‌تواند كار كند كه مربي بهداشت، مشاور، روان شناس، مربي تربيت‌بدني، معلم هنر و از همه مهم‌تر مددكار اجتماعي حضور داشته باشند و يار معلم باشند اما در مدارس چيزي غير از اين است زيرا در شهري با جمعيت بالاي يكصدهزار جمعيت و با بيش از دويست مدرسه حتي يك مددكار اجتماعي وجود ندارد و جالب‌تر آنكه تمامي مشاوران شاغل در آن شهرستان به ضرورت حضور مددكار اجتماعي تاكيد دارند.

حال كسي هست كه بگويد اين نيروي مازاد كجاست؟ آنچه نيروي مازاد خوانده مي‌شود بي‌سازماني است نه اضافه نيرو.

البته نبايد از حق گذشت. حركت‌هايي براي سامان دهي نيرو در آموزش‌ و‌ پرورش شروع شده كه قابل تحسين است. گويا در نظر دارند معلمان متوسطه اول را در پايه‌هاي پنجم و ششم به كارگيرند.

ولي لازم است در مورد نرم‌ها بازبيني شود زيرا تناظر ساعت مربيان پرورشي و تعداد دانش‌آموزان زياد بوده و در عوض ساعت مربيان بهداشت، مشاوران و مربيان تربيت‌بدني و هنر به ازاي تعداد دانش‌آموزان بسيار كم است. همچنين مددكار اجتماعي در چارت مدارس خط تيره خورده است آن هم در مقطعي كه وجود يك معتاد در مدرسه بحران است، ايدز كه جاي خود دارد.

خيلي از رشته‌ها كه نيروي مازاد دارند با گذراندن دوره‌هاي كوتاه‌مدت مي‌توانند در نزديك‌ترين رشته كه كمبود نيرو دارد خدمت كنند. اين تجربه در سال‌هاي اول دهه‌٨٠ب راي جبران كمبود نيروي تربيت‌بدني اجرا شد و بسيار هم موفق بود زيرا در آن دوره آموزگاران ابتدايي بيش از تعداد كلاس‌ها بودند اما به‌شدت كمبود نيروي تربيت‌بدني وجود داشت. با يك فكر خلاقانه دوره‌هاي كوتاه‌مدت تربيت‌بدني براي آموزگاران مستعد و علاقه‌مند برگزار كردند كه بسيار هم موفق و كارآمد بود.

روزنامه اعتماد- مصطفي تحسين / معلم شاغل در كردستان

[کد خبر:AJ7310]
پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم

کانال تلگرامی پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم