000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000IMG_20170629_1050408.jpg
آینه جم؛ عبدالحسین صفرپور:

این بار حرکت اعتراضی با بستن پل ارتباطی بهرباغ صورت گرفت. کاری مشابه با آن چیزی که مردم انارستان چند روز پیش انجام داده بودند. اعتراضی مردمی و خود انگیخته که در پی سهل انگاری و بی توجهی چندین ساله ی مسئولین به خواسته ی به حق ساکنین این دو منطقه صورت گرفت. از قضا در فاصله ی زمانی بین این دو اعتراض، شاهد حرکتی از سوی مردم دشستان بودیم که از کلنگ زنی پتروشیمی در این منطقه ممانعت کرد. جالب است از خود بپرسیم این سه حرکت چه ارتباطی با هم دارند. آیا حرکت دشستانی ها ترقی خواهانه و اعتراض جمی ها نشان از خشونت و عدم توسعه یافتگی است؟


محسن رنانی(اقتصاددان مطرح کشور) در یادداشتی به دشستانی ها عنوان پرافتخار شمالِ جنوب داده است بدین معنی که در ادبیات توسعه، شمال به مناطق برخوردار اطلاق می شود و جنوب به مناطق کمتر برخوردار و از آنجایی که حرکت مدنی و بدون خشونت دشستانی ها نشان از بلوغ و توسعه یافتگی در منطقه ای کمتر برخوردار است، آنها "شمالِ جنوب" هستند. با این حساب برای حرکت های بظاهر سرخود و همراه با خشونت و سد معبر در جم، باید لقب جنوبِ جنوب برگزید!

photo_2017-07-30_14-47-50.jpg

در اینجا به خوشبینی دکتر رنانی نخواهیم پرداخت. ولی در مورد دشستان بنظر می رسد طرفداران محیط زیست و تا حدودی فعالین فرهنگی و سیاسی در حرکتی از قبل برنامه ریزی شده و وعده داده شده دست به اعتراضی خاموش و آرام زده اند که نوع آن بازدارنده است. این حرکت در اساس با حرکات خودانگیخته و معترضانه متفاوت است. مردم جم در موقعیتی که کارد به استخوانشان رسیده است و دیگر هیچ امیدی به پاسخ گویی ندارند اقدام به بستن راه می کنند. حرکت جمی ها بلافاصله بعد از بروز حادثه ای تلخ و با توجه به ناخودآگاه آنها صورت می گیرد. ناخودآگاهی که آغشته از خاطرات پایمال شدن حقوق است. ذهنیتی بد نسبت به مسئولین و دیالوگ واسطه ای از طریق روندهای دموکراتیک را نشان می دهد. وقتی حرکتِ اعتراضیِ مردم انارستان به ثمر می رسد، یاد می گیریم که این اعتراض ها جواب می دهد. دقیقا همین سخن را در یادداشتی در مورد رفتار مردم انارستان گوشزد کردیم و هشدار دادیم. امروز شاهد یادگیری همان نوع اعتراض هستیم و فرداها ممکن است شاهد رفتارهای شدیدتر باشیم.

photo_2017-07-30_14-54-44.jpg
مشکل کجاست؟! وقتی جامعه مدنی در معنای اصیل خود شکل نگیرد دوری مردم از حکمران و حکمرانی آغاز می شود. در ادامه خشونت در جامعه بازتولید می شود. نمونه بارز عدم تشکیل جامعه مدنی موثر، سمن های فرمایشی و دولتی در کشور ایران است. چگونه نهادی وابسته به دولت، می تواند نقد دولت کند. این نهادها در روند تاریخی ما بی معنی هستند و هیچ تاثیری جز مشروعیت بخشیدن به حکمران را ندارند. مشکل دوم کارنکردن نهادهای دموکراتیک محلی مثل شهرداری و شورا است. مردم با رای دادن، نمایندگان خود را برای استیفای حقوق خود مشخص می¬کنند تا جامعه به سامانی دموکراتیک برسد و از کنش¬های خود سرانه رهایی یابد ولی وقتی این اتفاق نیافتد و نمایندگان موقعیت خود را درک نکنند. روند مستقیم رویارویی مردم و مسئولین شروع می شود. و مرحله دوم رفتارهای خشونت آمیز آغاز می گردد.

عبدالحسین صفرپور- شهرنامه

[کد خبر:AJ22469]
پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم

کانال تلگرامی پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم