▫️بنا بود با اجرای طرح رتبهبندی و با هدف ارتقای کیفیت تعلیم و تربیت و اعتلای کرامت و منزلت اجتماعی معلمان، شاهد تحولات اساسی در نظام آموزش و پرورش باشیم. طرحی که ۱۱ سال با وعده و وعیدهای فراوان مسئولان حوزه آموزش و پرورش، با بهبود نظام پرداختی، میبایست به تقویت انگیزه و هویت حرفهای و رضایت شغلی معلمان بینجامد.
▫️معلمی که با جان و دل و بدون هیچ چشمداشتی کار اصلی خود را تدریس خوب و تربیت نسل آگاه میدید، بنا بر قانون رتبهبندی باید برای سنجش شایستگیهای عمومی، حرفهای، تخصصی و تجارب خود مدارکی ارائه میداد که تعهد، مهارتها و توانمندی و حقانیت خود را به اثبات برساند. در راستای این ارزیابی و سنجش، در تابستان ۱۴۰۱ از معلمان خواسته شد با ورود در سامانه رتبهبندی نسبت به بارگذاری مدارک خود اقدام کنند. اینجا بود که ما معلمها فهمیدیم از نگاه مسئولان مربوطه یک عمر به غلط معلمی کردهایم و بهتر بود به جای استرسی که در امر یاددهی و به پایان رساندن کتابهای حجیم داشتیم فقط به فکر حرکات نمایشی مختلف و جمعآوری مستندات بیسروتهی میبودیم که اینجا به کارمان بیاید.
▫️هرچند متوجه شدیم که مسئولان ما آنقدر دقیق هستند که همه اعمال ما را مدنظر دارند؛ حتی اگر قدمی در راه خیر و گامی جهادی برداشتهایم امتیاز دارد. البته باید حواسمان را جمع میکردیم و در این امور علاوه بر رضای خداوند به فکر مهر و امضا و گرفتن تأییدیه هم میبودیم. ما نمیدانستیم سلامتیمان آنقدر مهم است که اگر به جای راههای تدریس موفق، به فکر شرکت در مسابقات ورزشی میبودیم، در این فرمها امتیاز بیشتری کسب میکردیم.
▫️با تمام این تفاسیر و ایرادات بسیاری که به گزینههای سنجش حیطههای صلاحیتی معلمان بود، اکثریت معلمان چند روزی به این امر اختصاص دادند و مدارک موجود را در سامانه ثبت کردند. پس از بارگذاری، طبق آییننامه این مدارک باید از سوی ارزیابان حرفهای که بر اساس الگوی ارزیابی حرفهای آموزش دیده و گواهینامه ارزیابی دریافت کرده بودند، مورد بررسی قرار میگرفت و بالاخره ارزیابیها تمام شد و چند روز پیش از رتبهبندی معلمان رونمایی شد و اینجا بود که فریاد اعتراض معلمان بلند شد. معلمانی که سالها با حقوق پایین صورت خود را با سیلی سرخ نگه داشته بودند و با ناملایمات و بیمهریها کنار آمده بودند اما عزت و احترامشان نزد خانواده و شاگردان و اطرافیان حفظ شده بود، یکباره با دیدن نتیجه رتبهبندی آه از نهادشان برخاست و طعم تلخ تحقیر و توهین بر روح و جانشان نشست.
▫️جناب وزیر که گردشگری خواندهاید و تخصص معلمی ندارید، به جای ارجنهادن به معلمانی که سالهای جوانی و عمر خود را عاشقانه و خالصانه در راه تعلیم و تربیت فرزندان میهن خود صرف کردهاند، به آنها میگویید سابقه و مدرک تحصیلی شما ملاک نیست و آنها را دعوت به خواندن آییننامه میکنید؟ دستمریزاد از این همه قدرشناسی!
▫️سالهای تدریس معلمان برای شما اصلا ارزشی ندارد. این را در کارنامه رتبهبندی خود دیدیم. سابقه که میتوانست یکی از اصلیترین شاخصههای سنجش باشد، در محاسبه امتیازات نقشی نداشت بلکه پس از جمع امتیازات در کنار آن حداقل سابقهای که فرد برای کسب هر رتبه باید بیاورد، درج شده است.
▫️آقای معاون به جای تجلیل از هزار معلمی که رتبه پنج کسب کردهاند و آنها را الگوی سایر معلمها میدانید، فکری به حال زخمی که بر روح و روان جامعه بزرگ معلمی زدهاید بکنید. این زخمها التیامپذیر نیست.
▫️امروز فرمودهاید که ممکن است خطا رخ داده باشد و معلمان حق اعتراض دارند. اعتراض برای بارگذاری مجدد مدارک مدنظر ما نیست، بلکه ما خواستار تجدیدنظر در ملاکها و شیوه ارزیابی هستیم. در کدام شیوه ارزیابی، مجموع امتیازها به کنار گذاشته میشود و تنها گزینهای که کمترین امتیاز را کسب کرده ملاک ارزیابی قرار داده میشود؟ شجاع باشید و بگویید بودجه برای پرداخت معوقات نداشتیم و از سر اجبار به این شیوه تن دادیم. آیا صلاح میدانید ما همین شیوه ارزیابی شما را الگوی خود قرار دهیم و در تصحیح برگههای امتحانی دانشآموزان اگر دانشآموزی سؤالی را حل نکرد، با نادیدهانگاشتن باقی سؤالات، نمره صفر برایش ثبت کنیم؟
▫️ آقای وزیر، شما فرزندی دارید که معرف حضور همگان است. همان آقازادهای که در دوران کرونا از خانه ماندن خسته میشود و دلش میخواهد مدرسهها باز شود و در جریان مسمومیت دانشآموزان، همکلاسیهایش از بوی دستشویی حالشان بد میشود و قضیه مسمومیت رنگ و بوی شوخی به خود میگیرد. همان آقازاده عزیز، اگر معلمش به این روش به او نمره بدهد چه واکنشی خواهید داشت؟