آینه جم- دکتر احسان عابدی-استادیار و عضو هیات علمی پژوهشگاه ملی اقیانوس
بدون شک با توجه به شرایط حاکم ناشی از توسعه ناپایدار، گرمایش زمین و تغییر اقلیم، مطالعه و پایش منظم محیط زیست ساحلی و دریایی پیرامون منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس از اهمیت ویژهای برخوردار است. از مهمترین برنامه ها و اهداف وزرات نفت در خصوص مدیریت محیط زیست منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس، برنامه بهبود محیط زیست دریایی و حفاظت از محیط زیست طبیعی است که هم اکنون تحت عنوان پروژه ای توسط نگارنده در حال انجام است. با توجه به اثرات غیر قابل انکار توسعه صنایع عظیم گاز پارس جنوبی و مجتمع های پتروشیمی بر محیط زیست منطقه، لزوم بررسی تغییرات شکل گرفته و چگونگی کاهش این اثرات و مطالعه و پایش منظم محیط زیست ساحلی و دریایی پیرامون منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارسبسیار ضرورت دارد.با توجه به پاسخگویی سازمان منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس بعنوان نماینده وزارت نفت در منطقه به جوامع محلی و ذی نفعان (در راستای مسئولیت های اجتماعی سازمان) و سازمان های نظارتی از جمله سازمان حفاظت محیط زیست کشور، انجام همه سالهدوره هایپایش که بطور عمده شامل موارد ذیل است، تغییرات مثبتی در محیط زیست ساحلی و دریایی منطقه رقم خواهد زد.
پستانداران دریایی از همترین گونههای دریایی بوده و درصدر زنجیره غذایی قرار دارند، لذا سلامت جمعیت آنان نشانه سلامت بوم سازگان دریا و دور بودن محیط زیست دریایی از چالشهای حاد است. پستانداران دریایی خونگرم اند و همانند پستانداران خشکی با شش تنفس میکنند. اکثر گونههای پستاندار دریایی جابهجاییهای فصلی دارند که فقط برخی از آنها مهاجرت محسوب میشوند. نهنگ بلیندار، نهنگ اسپرم و برخی دیگر از نهنگهای دنداندار بزرگ و تعداد زیادی از راسته پینیپدها شامل فکها و شیرهای دریایی و تعداد کمی از گونههای دیگر، مهاجرت میکنند. زیستگاه پستانداران دریایی ممکن است در آبهای سطحی یا عمیق، مناطق قطبی یا گرمسیر، خورها یا سایرمناطق دریایی باشد. برخی گونهها مانند نهنگ قاتل پراکندگی جهانی داشته و در تمامی اقیانوسها و دریاهای هر دو نیمکره یافت میشوند. مهمترین عوامل چالش برانگیز و تهدید کننده حیات این گونه ها عبارتند از پچیدگی شرایط توپوگرافی و اقیانوسی منطقه،آلودگیها، شرایط آب و هوایی، شکارچیان، سموم طبیعی،اختلال در جهتیابی،به دنبال شکار تا ساحل آمدن و گیر افتادن،بیماری، تداخل در جهتیابی در آبهای کم عمق، وابستگی گروهی و پیروی از رهبر گروه،صدمات ناشی از فعالیتهای انسانی نظیر صید و صیادی است. اخیراً نگارنده به کمک همکاران برای اولین بار گونه دوگونگ (Dugng dugon) در آبهای ایرانی خلیج فارس ثبت و گزارش نمودند.
ایران دارای 105 زیستگاه مهم است که بیش از 500 گونه پرنده در آن زیست میکنند. علاوه بر این، ایران به لحاظ موقعیت جغرافیایی و شرایط اقلیمی خاص خود همه ساله میزبان گروههای بسیاری از پرندگان مهاجر است که از مناطق سردسیر شمالی به بومسازگانهای آبی ایران مهاجرت می کنند.با وجود فشارهای سنگین ناشی از رشد شهری و صنایع، همچنان پرندگان از عناصر عمده بومسازگانی ایران به شمار رفته و دارای ارزشهای زیبایی شناختی تفرجی، اقتصادی - اجتماعی و بسیاری از جنبههای دیگر هستند. خلیج نایبند یکی از مناطق مهم اقامت پرندگان کنار آبزی خلیج فارس میباشد، به طوری که زمستان گذرانی کاکاییها در این منطقه بسیار چشمگیر است. در پارک ملی دریایی نایبند سه زیستگاه اصلی شامل زیستگاه خشکی، زیستگاه دریایی و زیستگاه بینابینی (ساحلی - باتلاقی) قابل تشخیص میباشد. خور بساتین دارای پوشش گیاهی حّرا با بستری گلی میباشد و در هنگام جزر مناسبترین مکان برای گونههای کنار آبزی به دلیل وجود مواد غذایی فراوان در این زیستگاه میباشد. وجود پشتههای ماسهای روبروی دهانه خور بساتین در هنگام مد مکانی مناسب برای استراحت انواع پرندگان بوده و در هنگام جزر گسترهای مناسب جهت تغذیه انواع پرندگان کنارآبزی است.
این زیستگاه دارای بالاترین مطلوبیت برای انواع پرندگان آبزی و کنار آبزی در پارک استو بخش اعظم پرندگان پارک را پوشش میدهد. در این ایستگاه پرندگان مهمی مانند پلیکان پاخاکستری، کفچه نوک، انواع حواصیل و صدف خور رویت میشوند. سواحل جنوبی پارک که غالباً ماسهای و در بین صخرهها محصور شدهاند جهت استراحت پرندگان آبزی مورد استفاده قرار میگیرند و برای پرندگان کنارآبزی کاربرد تغذیهای ناچیزی دارند. خور بیدخون با خور بساتین از لحاظ وجود درختان حّرا و بستر گلی دارای شباهت است اما از تراکم حضور پرندگان کمتری نسبت به خور بساتین برخوردار است که احتمالاً علت آن نزدیکی این زیستگاه به پالایشگاههای گاز منطقه پارس جنوبی و مجاورت با ساخت و سازهای شدید در نزدیکی این زیستگاه میباشد.هرچند که ایستگاه اراضی اطراف اتوبانها دستخوش تغییرات بسیار وسیعی شده و از محدوده پارک نیز جدا شده است اما بواسطه نوع بستر گلی و آبهای گوگردی موجود در آن و پوشش گیاهی پراکنده گیاه گز هنوز دارای مطلوبیت مناسبی برای برخی پرندگان میباشد، به طوریکه توسط پرندگانی مانند فلامینگو، حواصیل هندی، آبچلیک پاسرخ، تلیله نوک پهن و چوب پاها بصورت گسترده مورد استفاده قرار میگیرد.
خليج فارس به علت عمق كم، تبخير زياد و بارندگي كم، همچنين محدود بودن ورودي آب شيرين به آن، شوري بيشتري نسبت به ساير قسمتهاي آب اقيانوس هند دارد.
در این منطقه آبسنگهای مرجانی برای دورهای طولانی دمای بالای آب (بیش ازC° 30) را در تابستان و دمای پایین آب (کمتر ازC° 16) را در زمستان تحمل میکنند. افزایش دما در برخی مناطق مرجانی خلیج فارس همانند خلیج نایبند بهC° 34 میرسد. میزان شوری از 35% (از آب های ورودی خلیج عمانتا تنگه هرمز) تا بیش از 40% (آبهای خروجی) متغیر است، اما حداكثر شوری در مناطقی همچون لاگونهاو خلیجهای کم عمق مشاهده میشود.بومسازگانهای مرجانی خلیج فارس در شرایط نامساعدی از نظر میزان شوری، دمای آب و جزر و مد شدید قرار دارند. با بالا و پاین شدن شوری و زیاد شدن دمای آب سطحی دریا، شرایط برای رشد و گسترش مرجان پایینتر از حد مطلوب است. این امر منجر شده امروزه بومسازگانهای مرجانی خلیج فارس مورد توجه محققین قرار گیرند.
گیاهان مانگرو به مجموعه درختان و درختچههایی گفته میشود که در ناحیه جزرومدی، در مناطق گرمسیری و نیمهگرمسیری جهان و در بین عرض جغرافیایی 30 درجه شمالی و 30 درجه جنوبی، پراکنش دارند. جنگلهای مانگرو نسبت به جنگلهای بارانی دارای ساختار سادهتری هستند. آنها فاقد پوشش بوتهای زیر درختان اصلی بوده و به طور معمول دارای غنای گونهایی کمتری نسبت به سایر جنگلها در مناطق گرمسیری میباشند.
مانگروها به طور گسترده در خاکهای رسی و بسترهای گلی رشد میکنند. هر چند ممکن است در مناطقی که دارای رسوبات ماسهایی و یا ترکیب ماسه-گل است، نیز دیده شوند. حدود 70 گونه از گیاهان مانگرو شناسایی شده است که در 124 کشور جهان پراکنش دارند. سطح زیر پوشش جنگلهای مانگرو در جهان حدود 137760 کیلومتر مربع است که آسیا، آفریقا و آمریکای مرکزی به ترتیب دارای بیشترین سطح پوشش مانگروها میباشند. بیشترین تنوع زیستی مانگروها مربوط به منطقه هند - آرام غربی میباشد. حدود 48% از پوشش کل جنگلهای مانگرو مربوط به پنج کشور (اندونزی، استرالیا، برزیل، نیجریه و مکزیک) است. با این وجود سالانه حدود 2 درصد از سطح پوشش جنگلهای مانگرو جهان از بین میرود.د گونه حّراAvicennia marinaگیاهی مقاوم به شوری است و در حاشیه جزر و مدی سواحل مناطق گرمسیری و نیمهگرمسیری حضور دارند.در میان زیرسیستمهای طبیعی واقع در سواحل، رویشگاههای حّرا با دارا بودن ارزشهای ذاتی در سطوح مختلف بومسازگانی و اجزاء، فراهم کننده طیف وسیعی از خدمات هستند. تخریب و از بین رفتن این رویشگاههای منحصر بفرد در طول سه دهه گذشته در سراسر دنیا شدت یافته است، چنانکه تاکنون بیش از 50 درصد آنها دچار تخریب و افت کیفیت شدهاند و این روند همچنان ادامه دارد. نتیجه مستقیم این تخریبها، از بین رفتن طیف گستردهایی از خدمات بومسازگان و ناپایداری جوامع انسانی است.
این امر ارائه راهکارهای مدیریتی و برنامهریزی موثر را برای حفاظت و یا احیاء بومسازگانهای حّرا نشان میدهد که به یکی از مهمترین اهداف تصمیمسازان و مدیران منابع طبیعی تبدیل شده است. یکی از راه های دستیابی به چنین اهدافی، بررسی تغییرات مرز رویشگاههای حّرا طی زمان است که می تواند به عنوان یکی از بهترین شاخصها در بررسی پاسخگویی جنگلهای حّرا نسبت به تغییرات ریختشناسی و پویایی رسوبی سواحل و نیز بررسی میزان آسیبپذیری این بومسازگانها نسبت به وقوع تنشهای اقلیمی استفاده شود. عوامل متعددی همچون تغییر کاربری اراضی، تردد شناورهای سنتی صیادی و تجاری، آلودگیهای نفتی، حضور گونههای بیگانه، برداشت چوب، تهیه ذغال، تکثیر و پرورش میگو و صدف و برداشت علوفه یا سرشاخه خواری توسط گیاهخواران نمونه هایی از تهدیداتی است که جنگلهای حرّا در گستره جهانی با آن روبرو هستند. به همین منظور حفاظت بیرونی با هدف استقرار این گونه در محلی جدید میتواند به حفظ و توسعه این گونه کمک کند.
بررسیهای مرتبط با احیاء زیستی رویشگاههای حّرا مبحث جدیدی است و حدود دو دهه قدمت دارد. در این زمینه بهترین استراتژی بازسازی طبیعی بوم سازگان است. در مورد شرایط وقوع بازسازی طبیعی گزارش شده است که بوم سازگان جنگل های حّرا در نقاط مختلف جهان می توانند توالی ثانویه موفقیت آمیز را در طول دوره 15 تا 30 سال پس از رخداد تخریب طی کنند. برای بازسازی طبیعی بایستی خصوصیات آب شناختی جزر و مدی منطقه نرمال بوده و مختل نشده باشد و همچنین تولید بذر در منطقه یا ورود دانههای آب آورده یا دانه ال از درختان رویشگاه مجاور وجود داشته باشد.
علف های دریایی و جلبک های دریایی از نظر ظاهری شبیه به هم هستند، اما بسیار متفاوت اند. علف های دریایی گیاهان دریایی گلداری هستند که در بوم سازگان دریایی و دهانه رودخانه ها رشد می کنند و متعلق به گروهی از گیاهان به نام تک لپه ای ها هستند. جلبک ها گیاهانی بدون گل در چرخه زندگی هستند. جلبک دریایی در برخی از خصوصیات با علف های دریایی متفاوت هستند.
جلبک های دریایی در کف دریا دارای اندامی جهت چسبیدن اند و مواد مغذی را با انتشار به بدن خود منتقل می کنند، در حالی که علف های دریایی دارای سیستم اوندی، ریزوم، ریشه، برگ و سیستم انتقال داخلی می باشند وگلو دانه تولید میکنند. علف های دریایی متعلق به سه خانواده گیاهان تک لپهای هستند، که علف های دریایی نامیده میشوند. این سه خانواده معمولاً علف زارهای زیرآبی وسیعی را تشکیل می دهند که شبیه مزارع علف های خشکی می باشند. تقریباً 50 گونه علف دریایی در 12 جنس وجود دارند که از این میان هفت جنس گرمسیری و پنج جنس کم و بیش محدود به آب های معتدل هستند. علف های دریایی و جلبک های دریایی گروههای مهمی از تولیدکنندگان در بوم سازگان های دریایی در سراسر جهان هستند. این ارگانیسم ها تولیدکنندگان اولیه حیاتی در محیط های دریایی هستند و پیوندهای زنده بین دنیای معدنی و آلی را تشکیل میدهند و از فتوسنتز برای تبدیل CO2 و مواد مغذی به زیست توده زنده استفاده میکنند.
* انرژی جنوب