0084620_4935.jpg

 

 

آینه جم-:احمد خواجه حسنی

ضمن عرض تسلیت به مناسبت رحلت جان سوز حضرت امام رضوان الله، در باب انتقاد پذیری مسؤلین و تأکید به انتقاد منصفانه، از جانب امام راحل موارد متعددی را می توان برشمرد بدین مضمون که امام انتقاد را عامل محركی برای ارتقاء عمل كرد، اصلاح و پیشرفت فرد و جامعه دانسته و بر نهادینه نمودن فرهنگ انتقاد پذیری سفارش داشتند، از مصادیق بارز این مهم، می توان نامه ای به وزیر وقت امور خارجه و ضرورت انتقاد پذیری در آن نهاد را اشاره داشت مشخصاً آن جا که مدبّرانه فرمودند؛  شما و دوستانمان در وزارت امور خارجه باید تحمل انتقاد را، چه حق و چه ناحق، داشته باشید.

نقل است از میان شخصیت ­های سیاسی جهان، حضرت امام تنها شخصیتی بودند که بیش از یک میلیون نامه به دفترشان ارسال می شد و نیز در مطبوعات دنیا از عمل کرد ایشان مطالبی منتشر می­ گردید،  امام زمانی به مرحوم حاج احمد آقا گفته بودند مگر می­ شود کسی در چنین مسئولیتی باشد اما هیچ کس به او انتقاد نکند و یا حتی ناسزا نگوید؟ پس چرا در میان خلاصه مطالبی که برایم ارسال می­ شود، چنین مواردی را نمی ­بینم؟ پاسخ شنیده بودند که برای آنکه وقت شما تلف نشود، حرف های بی­ ربط را در این خلاصه ­نویسی ­ها حذف می ­کنند!!! امام در پاسخ گفته بودند از میان ایرادها و اشکالات و حتی ناسزاهایی که به ما می­ گویند، می­ توانیم به اشکالات خودمان پی ببریم، بنا براین مرا از چنین مواهبی محروم نکنید...

مفروض بر این که نقد کردن و انتقاد پذیری را به معنای گذار از وضع موجود به وضع مطلوب در نظر گیریم، شوربختانه در این مقطع، ضعف فرهنگ نقدپذیری مابین بسیاری از مدیران و مسؤلین ملموس و محسوس است، در این وادی بی توجهی و بی اعتنایی به نظریات عمومی و بستن فضای انتقاد از آسیب های جدی فراروی نظام است، بیراهه نرفته عنوان نمایم رژیم پهلوی نیز از همین ناحیه آسیب پذیر نشان داد و در نهایت فرو پاشید (در اردیبهشت ۱۳۵۶ سه تن از سران جبهه ملّی به نام های کریم سنجابی، شاپور بختیار و داریوش فروهر نامه ای به شاه نوشتند و ضمن نقد شرایط حاکم به او گفتند فقط شما می توانید با تغییر سیاست ها کشور را از این شرایط خارج کنید، شاه در اوج تبختر و غرور در یک سخنرانی در پاسخ به آن نامه گفت: «مه فشاند نور و سگ عو عو کند»! اما یک سال و نیم بعد ناگزیر شد به همان ها متوسل شود که پست نخست وزیری را بپذیرند و سرانجام شاپور بختیار آن را پذیرفت در حالی که بسیار دیر شده بود).

هر چند مسائل و مصائب امروز جامعه‌ بر کسی پوشیده نیست و وضوح دارد امّا در لزوم و ضرورت انتقاد نمی توان مماشات کرد، حیات اجتماعی ما مشروط به کنش‌گری، مطالبه‌گری و انتقاد منصفانه است.
امروز بر اقشار مختلف جامعه تکلیف است که برای صلاح و فلاح ایران با اطلاع و احترام به نقد سازنده و منصفانه اهتمام ورزیده و از یاد نبرند که بایسته می نماید امورات مداوم در معرض کنترل و اصلاح قرار گیرند و بر مسؤلین نیز واجب است از دیوار کشیدن های هولناک و ناصواب پرهیز نموده، به پل زدن ممارست نمایند، نقد پذیر بوده، مردم را به مشارکت در امور تشویق و ترغیب نمایند.

دوستان
هراسناک‌تر از نابینایی
دیدن است
با دو چشمِ باز
که چه بر سر سرزمینمان می‌آید.
(بلاگا دیمیتروا)

[کد خبر:AJ41918]
پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم


نوشتن دیدگاه

جدیدترین مطالب