آینه جم: حسین دهقان زاده ؛ کارشناس ارشد مدیریت مالی
بورس، بازاری است که هرکس که میخواهد سود بیشتری کند و پول نقدی دارد؛ پول را در این بازار سرمایهگذاری میکند و هرکس ریسکپذیری کمتری دارند، پول را در بانک میگذارد، بورس با جمعآوری پولهای کوچک، سرمایه در گردش شرکت و توسعه اقتصادی را فراهم میکند.
در کشورهایی مانند آمریکا که بازار سرمایه نماد توسعه اقتصاد است، بخش عمدهای از درآمد ناخالص ملی را تشکیل میدهد و یکی از مواردی که وضعیت خوب یا بد بازار را نشان میدهد، شاخص بورس است و بالا و پایین رفتن این شاخص، به نوعی سیگنال انتظارات مردم از فعالیت اقتصادی شرکت و تداوم ارتباط و عکس آن ضرر و زیان وارد شده است.
بازار اولیه در بورس، بازاری است که سرمایه مستقیما وارد شرکت میشود و بازار ثانویه مربوط به زمانی است که این پول و سرمایه دست به دست میان مردم میچرخد، بورس ایران در بازار اولیه آن چنان فعال نبوده است و عمده فعالیت آن در مرحله رد و بدل شدن سهام و یا به عبارتی سفتهبازی است. در دو سال اخیر، دولت احتیاج پیدا کرده تا بازار را فعال کند و به دلیل سیاست تک نرخی شدن ارز جهانی، ارزش پول ملی کاهش یافت و هر زمان که نیاز است تا ارز تک نرخی شود، باید پول به بازار تزریق شود. در سال ۹۷ به دلیل عدم تزریق ارز تجار و شرکتهای خصولتی به بازار، در مرداد ماه قیمت ارز به ۶ هزار تومان افزایش یافت، سپس دولت ارز با عنوان ارز نیمایی با قیمت هشت هزارتومان معرفی کرد تا بتواند بازار را کنترل کند. دلار تا مرز ۱۸هزار تومان در آن زمان نیز رسید و هزینههای زندگی چندبرابر شد و پس از بازگشت ارز به قیمت قبل هزینهها تغییری نکرد و این اولین ضربه به اقتصاد بود.
"با تبلیغات ناصحیح مردم را به بورس نکشانیم"
مردم به دلیل سود کم بانکها، پول را از بانک خارج کرده و به خرید دلار، طلا و یا تزریق پول به بازار موازی و یا بازار سرمایه روی آوردند. عرضه جدیدی وجود نداشت و بیشتر پول تزریقشده به بازار بورس به سمت سفتهبازی رفت. با توجه به کسری بودجه، فروش داراییهای دولتی در دستور کار است و به همیندلیل دولت نیاز به پول دارد و با گرم کردن این تنور، خیال سرمایهگذاران را راحت میکند و مردم نیز از افزایش پول خود خوشحال هستند؛ چرا که سود سپرده ۲۰ درصد است، درحالیکه بازده بازار سرمایه در سال گذاشته حداقل ۴۰۰ درصد بود. بهعنوان مثال تورم در پایان سال 98، 41.2 درصد است، در نظام بانکی، نرخ سود برای سپرده گذاران 15 درصد اعلام میشود. این رقم به سپرده گذاران میگوید "در صورتی که در بانک سپرده گذاری کنید، قدرت خریدتان 25 درصد کاهش مییابد."
با شرایط فعلی منابع و نقدینگی بهسمت ارز نمیرود. این نقدینگی بهسمت طلا نمیرود. بازار مسکن راکد است و آمارها در خصوص پروانه ساخت و بهرهداری در حداقل است. شرایط بازارهای مذکور، انگشت اشارهاش بهسمت بازار سرمایه است. دولت کنار تلاش برای جبران کسری بودجه خود از طریق بازار سرمایه، در تلاش است به این وسیله نقدینگی لجامگسیخته کنونی را مدیریت و از همین طریق نیز موجبات کاهش نرخ تورم را فراهم کند. همین اتفاقات بهنفع دولت خواهد بود ولی کمکی به تولید و رونق تولید و جهش آن نمیکند چرا که آنچه دولت از این بازار کسب کند، صرف هزینههای جاری خواهد کرد.
بنابراین دو تفکر وجود دارد؛ تفکر اول اعلام میکند که سرمایهگذاری در این بازار خوب و سودآور است، اگر تمام این پولها وارد چرخه تولید و توسعه اقتصاد میشد، این حرف زمانی درست بود، که ما در محیطی فعالیت میکنیم که تعداد سهم و شرکت مشخص است. وقتی پول وارد این بازار میشود و تقاضا در این بازار زیاد میشود درحالی که عرضه همان مقدار قبل است، بنابراین تفکر دوم یعنی این نقدینگی نه تنها سبب توسعه و تولید نمی شود بلکه قیمت ها هم بالا میرود.
[کد خبر:AJ32489]