099555555555858.jpg

 

عبدالخالق عبدالهی

گرما و  کم آبی و بی برقی و اخیرا هم حرکات الاکلنگی ارز و دلار کم بود که دستپخت جدید استانداری بوشهر یعنی تصمیم به تغییر ساعات کار اداری هم قوز بالا قوز شده و این روزها تسمه از گرده کارمند جماعت بیچاره کشیده است. دلیل این تصمیم غیر کارشناسی  هم صرفه جویی در مصرف برق عنوان شده اما حضرات ظاهرا فقط "لا الا" را دیده  و "الا الله" را ندیده اند، فقط از یک زاویه به  این چالش نگاه کرده اند و یک هدف داشته اند، کم کردن مصرف برق به هر قیمت و هر راه و به هر وسیله.

جالب اینکه مدتی قبل وقتی ساعت شروع کار ادارت شش و نیم صبح شد خیلی ها نق زدند که این چه نوع مدیریت و چه تنظیم ساعت کار است اما وقتی در کمال ناباوری دیدیم و خواندیم که کارمندان از این هفته باید از گرگ و میش 6 صبح سر کار بروند تازه فهمیدیم که دور باطل تصمیم های عجولانه و  غیر کارشناسی استانداری تمامی ندارد و  "هر لحظه به شکلی بت عیار درآمد " و اگر وضع به همین منوال باشد بعید نیست تا یکی – دو ماه آینده حکم کنند که جماعت کارمند ، ساعت 3 صبح شال و کلاه کنند و به ادارات بروند.

من خیلی دلم می خواهد بدانم جناب استاندار در مورد این تصمیم اصلا با کسی  مشورت کرده یا نه و اگر کرده این شور و قول با چه شخص یا اشخاصی بوده و اصلا از همه مضار و معایب این کج سلیقگی که بگذریم می خواهم بپرسم آیا جناب استاندار یا مشاوران ایشان اصلا جمله "ساعت بیولوژیک بدن" به گوششان خورده و چیزی در این درباره  شنیده اند یا نه؟ شاید بشود کارمند ماهی دومیلیون تومانی را نصف شب از رختخواب بیرون کشید و با بخشنامه و دستورالعمل به زور به اداره کشاند اما آیا ساختار فیزیولژیک بدن هم  حرف شنو و تابع این بخشنامه های غیر عملی مسئولین است که خودش را با این ناهنجاری ها کوک و میزان کند؟

آیا مسئولین اطلاع دارند کارمند بیچاره ای که  زندگی و  ساعت فیزیولوژیک بدنش را که سالها با 7 و نیم  صبح تنظیم شده بود، تازه داشت برای شش و نیم  آماده می شد که ناگهان ساعت شروع 6 صبح شد، چه لطمه ای می خورد و در عرض دوماه  باید چندبار تغییر ساعت کار را تجربه و تحمل کند؟ 

اصلا می توانید تصور کنید کارمند یا کارگری که هر روز مثلا از سعدآباد یا دالکی قرار است به بوشهر برود با این بخشنامه جدید باید یا شب اصلا نخوابد یا با کت و شلوار بخوابد که بتواند صبح سر ساعت 6  به محل کارش برسد؟ آن هم چه رسیدنی! با  حال خراب و خواب آلود و قیافه مثل برج زهر مار باید پشت میزش بنشیند تازه این کارمند بخت برگشته تا می آید به خودش بجنبد و با این ساعت آمد و رفت خود و زندگی اش را تنظیم کند  یا یک بخشنامه خلق الساعه تغییر ساعت دیگر صادر می شود یا تابستان به سر آمده و باز روز از نو روزی از نو ، حالا " بِکَش تا بکشیم".

غیر از همه اینها باید دید آیا اصلا در این ساعت صبح ارباب رجوعی وجود دارد یا نه؟ تازه اگر ارباب رجوعی خواب نما شده باشد و کله سحر به اداره ای بیاید آیا اصولا او و کارمند مربوطه دل و حوصله انجام کاری را دارند یا نه؟

مشکلات دیگری هم وجود دارد مثلا دیشب با یکی از آشنایان در مورد تغییر ساعت ادارات صحبت می کردیم او می گفت : من و شوهرم هر دو کارمند هستیم  الان با این بخشنامه جدید چطور می توانیم دو بچه کوچکمان را کله سحر در خانه تک و تنها  به امان خدا رها کنیم و سرکار برویم؟ اصلا این جور سرکار رفتن، روحیه و دل دماغ و انگیزی برای ما می گذارد؟ جناب آقای استاندار در این مورد ناهنجاری و به قول علمای محترم "مفسده "های دیگری هم وجود دارد که از شرح آن می گذرم پس بپذیرید این تصمیم یک نسخه موثر و درمان قطعی نیست بلکه مُسکنی مقطعی و کوتاه مدت و نوعی "صورت مساله پاک کردن"  است اگر واقعا می خواهید مصرف برق را مدیریت کنید لطفا صورت مساله را پاک نکنید خودتان زحمت بکشید و سری به ادارات بزنید و ببینید در بیشتر دوایر دولتی استان یک کارمند تک و تنها در یک اطاق نشسته و یک کولر پرمصرف هم بالای سرش روشن است و می کوبد. تازه این فقط ساعات اداری است خیلی از ادارات و سازمانها بعد از تعطیلی هم  کولر و چراغها را خاموش نمی کنند.

آیا جنابعالی خودتان یا یکی از مشاوران و معاونانتان بعد از ظهر ها رفته اید و اداره ای را بازدید کرده اید که آیا کولر و وسایل سرد کننده را خاموش کرده اند یا نه؟ اصلا پیشنهاد می کنم اول از استانداری و خودِ اداره برق شروع کنید و ببیند آیا این اقدامات صرفه جویانه در این دو سازمان رعایت می شود یا نه؟ پس اگر قرار است چیزی عوض کند همانا تغییر فرهنگ مصرف است آنهم با انجام کار فرهنگی، نه تغییر بی مطالعه ساعات کار ادارات و کله سحر، لش کش کردن کارمندان خواب آلود به ادارات.

چرا جنابعالی به عنوان نماینده ارشد دولت در استان در یک برنامه ریزی میان مدت ادارات را مکلف نمی کنید با هزینه ناچیز 30 الی 40 میلیون تومانی پنل های خورشیدی نصب کنند و لااقل انرژی روشنایی خود را از آفتاب بی دریغ استان بوشهر بگیرید؟

چرا به عنوان بهینه سازی مصرف ادارات و سازمانهایی که ساختانهای چند طبقه دارند را فشرده و متمرکز نمی کنید تا مثلا همه دوایر یک اداره در دو طبقه متمرکز شوند؟ آمده اید آسانترین و بی زحمت ترین کار را انجام داده اید. برداشته اید یک بخشنامه صادر کرده اید و کارمندان را لگجین چین، حساب کرده و کله سحر به ادارات کشانده اید تا پشت میزها چرت و پینکی بزنند که  می خواهید در مصرف برق صرفه جویی  کنید؟

اصلا اگر این بخشنامه تاثیر چشمگیری در مصرف برق نداشت آنوقت چه می کنید؟! 5 صبح تا 11 و نیم؟ اگر نشد چه؟ 4 تا 10 و نیم؟ و همینطور قس علیهذا !

شنیده ام که بر اساس دستور رِیس جمهور محترم همه استانها می بایست مصرف برق خود را کم کنند اما  آیا اگر گفتند کلاه بیاورید در استان ما باید سر را با کلاه بیاورند؟

آقای استاندار؛ بنده می دانم که جنابعالی مدت کوتاهی است در استان مشغول کار شده اید و وارث نابسامانی و سیاستهای غلط پیشینیان هستید این را هم می دانم که بیشتر استانهای جنوبی مثل ما و حتی بدتر از ما گرفتار معضل کمبود برق هستند، اما لابد شنیده اید که بنده خدایی به یک نفر گفت: شما شام چی دارید؟ جواب داد: هیچی. گفت: باز وضع شما بهتر است ما شام نداریم مهمان هم داریم! حالا جناب استاندار محترم اگر استانهای دیگر برق ندارند وضع ما از آنها خیلی بدتر است چون ما برق نداریم این بخشنامه  6 صبح را هم داریم!

ممکن است جناب استاندار محترم یا بعضی از خوانندگان بگویند فلانی باز به استانداری بندکرده و چپ و راست از نماینده ارشد دولت در استان  انتقاد می کند اما برای اینکه باور کنید اینطور نیست و بنده در این مورد کاملا بی تقصیرم برایتان داستانی تعریف می کنم.

می گویند زمانی که "فرمانفرما" والی یکی از ایالات بزرگ بود یک روحانی معروف هر وقت فرصت بدست می آورد روی منبر از او انتقاد می کرد. فرمانفرما که از شاهزاده های با نفوذ و مقتدر قاجار بود این انتقاد و حملات را طاقت نیاورد، برایش پیغام فرستاد: آقا، این قدر پا روی دُم ما نگذارید. روحانی در جواب گفت: تقصیر از من نیست من نمی خواهم پا روی دم شما بگذارم اما چه کنم که هر جا پا می گذارم دم شما آنجاست. حالا حکایت انتقادات ما و جناب استاندار است. باور کنید نمی خواهم  از تصمیمات استانداری ایراد بگیرم و انتقاد کنم اما چه کنم که این تصمیمات ملت آزار ده، یکی دو تا نیست که بشود از آنها گذشت. استان پر شده از بخشنامه و تصمیمات نادرست و غیرکارشناسی.

در پایان امیدوارم استاندار محترم ضمن لغو این بخشنامه 6 صبحی و جلب رضایت کارمندان و قشر کثیری از مردم با اندیشیدن یک راهکار مناسب، عملی و "مرضی الطرفین" کمک کنند تا ان شالله از بحران بی آبی و بی برقی امسال به سلامت گذر کنیم. سال بعد هم خدا کریم است کسی چه می داند شاید تا سال آینده یا من مرده باشم، یا خان یا دمیت! یا ما دیگر ننوشتیم یا استاندار محترم تشریف نداشته نباشند یا معضل کم آبی و بی برقی حل شده باشد. "والعاقبته المتقین"/   خلیج فارس

[کد خبر:AJ25125]
پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم

کانال تلگرامی پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم