0000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000006367620_9216.jpg

 

آینه جم: ممکن است شما هم مثل من در اخبار خوانده باشید که فرماندار دزفول در تلاش برای تقلب در سر جلسه امتحان دانشگاه عزل شده است و ظاهرا معاون یکی از استانداران دیگر هم به همین دلیل استعفا داده است.

این افشا شدن ها از برکات فضای مجازی است که چون یوم تبلی السرائر پته خلاف کاران را روی آب می ریزد  و جالب است که عده ای این روزها در ایران دغدغه ای جز بستن همین فضای مجازی ندارند و اما چرا فرماندار شهرستان بزرگی مانند دزفول دست به تقلب در امتحان می زند به نظرم ملاحظات زیر قابل توجه است:

یک.

فرماندار وقت درس خواندن ندارد!

دو.

کسی به منع قانونی تحصیل در حین خدمت توجهی نمی کند حتی خود نمایندگان مجلس که این قانون را تصویب کرده اند هم خیلی هایشان در دوران نمایندگی مجلس در حال درس خواندن در دانشگاهها هستند.

سه.

دانشگاه زیاد شده و هوس مدرک گرفتن را در سرها افزایش داده است و گرفتن چند فوق لیسانس و چند دکترا هم در حال مد شدن است!

چهار.

گرفتن مدرک شده مثل آب خوردن چون‌مقاله اش را می شود دور میدان انقلاب خرید و پایان نامه اش را هم آدم هایی هستند که حرفه ای برایت بنویسند می ماند گذراندن چند واحد درسی که آن را هم آن‌چنان که فرماندار محترم دزفول اقدام‌کرد می توان با فرستادن ماموری به جلسه امتحان حل و فصل کرد و یک‌وقتی هم بدشانسی به سراغ آدم‌می آید مثل همین مورد اخیر الذکر!

پنج.

قدیم ها اگر به کسی مهندس یا دکتر می گفتند تنش می لرزید که آیا سواد کافی برای این‌که این‌گونه خطاب شود دارد یا نه؟ الان دیگر طوری شده که فرد به محض ثبت نام در  دوره دکتری دانشگاه دکتر خطاب می شود و از مزایای این لفظ بهره می برد اگر چه دیگر ماجرا لوث شده و این عناوین هم از بس استعمال شده چندان چنگی به دل مد گرایان نمی زند و باید فکری دیگر بکنند.

هر چند که برخی که دکتر خطاب می شوند وقتی نیک‌نظر می کنی و درست وراندازشان می کنی جز همان فوق دیپلم چهل سال پیش بقیه مدارکشان وصله پینه از اینجا و آنجاست.

پریروز که برای شرکت در جلسه کمیسیون آموزش به مجلس رفته بودم توی راهرو مجلس از بس همه ادم‌هایی که آنجا بودند همدیگر را دکتر صدا می کردند که وقتی یکی بلند می گفت آقای دکتر ده تا سر به طرفش بر می گشت و معلوم بود که دیگر کمتر کسی در کشور هست که دکتر نباشد یا انتظار دکتر خطاب شدن نداشته باشد.

شش.

هر چه بگندد نمکش می زنند

وای به روزی که بگندد نمک

وقتی در شهرستان بزرگی چون دزفول بپیچد که فرماندار در  جلسه امتحان تقلب کرده است چطور می توان از آموزش و پرورش توقع داشت که بتواند کنترل های اخلاقی را در مدرسه نهادینه کند و به دانش آموز نوجوان و جوان یاد بدهد که باید درس بخوانند و حاصل فهم ودرک و تحصیل خودشان را در امتحان ارائه کنند.

هفت.

چطور در کشور هزار فیلتری چون ایران یک‌متقلب تا این‌حد سخیف می تواند به مقامات عالیه ای چون‌معاونت استاندار و فرمانداری دست پیدا کند و کجای این فیلترها سوراخ است؟

استانداران محترم در چه فرایندی فرماندار و معاون برای خودشان انتخاب می کنند که حاصلش می شود رسوایی تا بدین حد؟

 هشت.

من که اطلاع دقیق ندارم ولی اگر به رزومه همین‌متقلب ها توجه شود ای بسا که همین آدم‌که در یک دانشگاه برای گرفتن مدرک تقلب می کند در شعبه ای دیگر از همین دانشگاههای جور وا جور مدرس است و دارد کردان وار افاضه فیض می کند و از تجربیات تحصیلی خود در آکسفورد شاهد مثال برای دانشجویان می آورد!

نه.

استاندار خوزستان اخیرا گفته مدیران دستگاههای اجرایی استان در محل خدمتشان باشند و این قدر به تهران‌نروند. یعنی مدیر برای شهری در خوزستان منصوب شده ولی دائما تهران‌است و لابد هوای خوزستان برای ریه هایش ضرر دارد! بد نیست اگر استاندار محترم یک‌دستور العمل دیگر هم صادر کند که قانون منع تحصیل در حین‌خدمت را اجرا کنند و یا اگر توانایی اجرای این قوانین سخت و طاقت فرسا! وجود ندارد لااقل با بخشنامه ای تقلب مدیران اجرایی و فرستادن مامور در جلسه امتحان به جای خود را منع کند اگر چه بعید است کسی توجه کند! حالا یک‌مورد افشا شد و قدری ریسک کار بالا رفت ولی در مجموع به منافعش می ارزد !

ده.

به یزدان‌که ما گر خرد داشتیم

 کجا این سرانجام بد داشتیم

[کد خبر:AJ23813]
پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم

کانال تلگرامی پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم