775924_477.jpg

به گزارش آینه جم: مهدی شادمانی - دوبانوی سینمای ایران هفته قبل با مصاحبه های فوتبالی شان حسابی جنجال به پا کردند. انها صحبت هایی کردند که در جمله جمله اش اثر بی اطلاعی دیده می شد و خب در روزهایی که شبکه های اجتماعی به رسانه های بی بدیل تبدیل شده اند عده ای را به زحمت انداختند که جور بی اطلاعی حضرات را بکشند و تلاش کنند با اطلاع رسانی ، اشتباهات این دو نفر را اصلاح کنند.

سحر قریشی همین اخر هفته گفته بود که دوست ندارد به استادیوم برود واز حضور در جایی که مردها هستند منقلب می شود و موافق است که بانوان به استادیوم نروند. بلافاصله پس از انتشار حرف های خانوم قریشی عکس های حضور ایشان در استادیوم محمد بن زاید امارات باز نشر شد. او که در شهریور ماه برای دیدن بازی پرسپولیس به استادیوم رفته بود حالا از عدم علاقه به حضور در استادیوم صحبت می کرد. 

سحر قریشی و لیلا اوتادی نباشیم!

سحر قریشی در استادیوم بن زاید امارات 

البته تناقض صحبت و رفتار ایشان مشکل اساسی نیست چه اینکه به گفته خانوم قریشی در تجربه ای که در استادیوم داشته اند منقلب شدن را تجربه کرده اند و دیگر دوست ندارند که به استادیوم بروند . اما عجیب اینجاست که پس از این احساس محرومیت بانوان از حضور در استادیوم ها را تایید می کنند و بی اطلاعی شان از حقوق اجتماعی را به نمایش می گذارند.

بازیگر استقلالی سینما که حالا چند وقت است شایعه ازدواجش با یک بازیکن فوتبال شنیده می شود در روزهایی از عدم ورود بانوان به استادیوم ها حمایت می کند که اجرا کنندگان این محدودیت هم مشکلات ساختاری را بهانه اصلی شان عنوان می دانند.

یعنی اینقدر در خواست بانوان برای حضور در استادیوم ها و دیدن فوتبال ها زیاد و به حق است که مسوولان فدراسیون فوتبال بارها گفته اند به خاطر مشکلات ساختاری نمی توانند از بانوان پذیرایی کنند و حاضر نشده اند به تنهایی بار محرومیت نیمی از جامعه برای حضور در استادیوم را به دوش بکشند.

در این شرایط اما خانوم قریشی بدون توجه به محدودیت نه چندان پذیرفتنی اعمال شده برای نیمی از جامعه ، فکر می کند که باید سلیقه شخصی اش به بقیه حقنه شود.

به طور مثال نویسنده وقتش را به دیدن فیلم هایی  با بازیگری خانوم قریشی تلف نمی کند . فیلم هایی که به فیلم های گیشه معروف اند ونام هایی چون ؛ عشقولانس ، پاتوکفش من نکن ، آس و پاس ، من و شارمین ،همه چی آرومه ، آب نبات چوبی و ... دارند. فیلم هایی که بعضا باعث می شود برخی بیننده ها منقلب شوند. نوشتن و حرف زدن در مورد این مساله  لزوما اشکالی ندارد اما اینکه بگوییم اجازه ندهید خانوم قریشی فیلم بازی کنند هرچقدر هم که به نفع سینما باشد به محرومیت ایشان و مردمی که به سینما می روند منجر می شود و کاردرستی نیست.

ایشان هم بد نیست وقتی که صحبت می کنند فقط از علاقه هایشان حرف بزنند و از محرومیت نیمی از جامعه به خاطر سلیقه شخصی شان حمایت نکنند.

بانوی دیگر سینما هم در موردحضور لوییز فیگو در برنامه نود اظهار نظر کرده بودند. ایشان گفته بودند که در روزهایی که کشور دچار مشکلات مالی است پرداخت 500 میلیون تومان به فیگوبرای حضور در ایران اشتباه است و نباید برای نگهداری از سگ این بازیگر در طول برنامه پول پرداخت کرد.

البته که اطلاعات ایشان از بیخ و بن اشتباه بود و نه فیگو درآم 500 میلیونی از حضور در تهران داشت و هیچ سگی هم همراه با خود به تهران نیاورده بود.

اولین اشتباه خانوم اوتادی پس از انتشار اطلاعات غلط این بود که ظاهرا تصورمی کرد پول حضور این بازیکن در ایران مانند پولهایی که برای پروژه های تلویزیونی و سینمایی پرداخت می شود از بیت المال است.اوتادی که با گرفتن دستمزد از بیت المال غریبه نیست و سابقه حضوردر پروژه های تلویزیونی از جمله آرام می گیریم ، چرخ فلک ،زخم ، خون بها و ... را دارد،از هزینه شدن بیت المال برای یک خارجی ناراحت بوده. ناراحتی ای که از بیخ و بن اشتباه است و اصلا پولی از بیت المال هزینه نشده.

سحر قریشی و لیلا اوتادی نباشیم!

لیلا اوتادی در پشت صحنه سریال تلویزیونی زخم

او که به خوبی می داند که آن پروژه هایی که تا امروز به خاطرش دستمزد دولتی و غیر دولتی دریافت کرده هیچ گاه مخاطبانی نزدیک به برنامه نود نداشته ، با یک دو دوتا چهارتای ذهنی برمختصات دانش محدودش درحوزه تبلیغات به این نتیجه می رسد که پولی که می شود به فلان بازیکن ایرانی برسد نباید به بازیکن خارجی برسد .بعد هم مشکلات را بهانه می کند و تازه اشاره هایی هم به خروج پول از ایران می کند.اشتباه استدلال لیلا اوتادی این است که فقط با قسمت دستمزد آشنایی دارد و اصلا نمی داند برنامه پر مخاطب داشتن یعنی چه که بخواهد مزیت هایش را بداند.

او نمی داند که صداوسیما با حضور فیگو در یک روز غیر تعطیل موفق شده درآمدزایی فوق العاده از یک مراسمی داشته باشد که می توانست بدون قرانی درآمد برایش به پایان برسد.

یک شرکت خصوصی حاضر می شود مثلا صدمیلیون تومان پول برای آوردن فیگو به ایران هزینه کند تا در قبالش در برنامه نود نامش برده شود. هرچند 100 میلیون به یک بازیکن فوتبال خارجی پرداخت می شود اما حضور او در برنامه مردم را پای تلویزیون می نشاند چندین برابر سود به آن اپلیکیشن می رساند و صداوسیما موفق می شود با تبلیغات و تعرفه های غیر معمول درامد خوبی داشته باشد.

کالاهای ایرانی هم می توانند با تبلیغ خود در ساعت پر بیننده به فروش بیشتر برسند و کارشان رونق بیشتر داشته باشد.یعنی در روزی که 100 میلیون از ایران خارج می شود هم کارخانه های تبلیغ کننده شرایط بهتری پیدا می کنند و می توانند عمر بیشتری داشته باشند و کارگرانشان روزهای بیشتری کار کنند و درآمد داشته باشند. هم اپلیکیشن ایرانی و کارکنان ایرانی اش به سود می رسند و هم صداوسیما می تواند بودجه ساختن سریال های پر بیننده و البته بدون بیننده اش را فراهم کند.

سریال هایی که دو روز دیگر امثال خانوم اوتادی در آن بازی می کنند و به درآمد می رسند.چون همان طور که می دانید نیمی از درآمد صداوسیما به صورت مستقیم از جیب مردم پرداخت می شود و نیم دیگرش باید توسط جذب آگهی به دست بیاید.اطلاعاتی که اگر خانوم اوتادی داشت حتما این طوردر مورد حضور فیگو صحبت نمی کند.

البته یکی از مشکلات اساسی این روزها همین است که شبکه های اجتماعی امکان رسانه شدن را برای افراد مختلف با دانش کم و زیاد فراهم کرده اند اما خانوم اوتادی وخانوم قریشی حتما این دفعه تجربه کرده اند که بی اطلاع صحبت کردن چه تاثیری برنگاه مردم به هنرمند و محبوبیتش می گذارد و البته ما هم درس عبرت مان می شود که مثل سحر قریشی و لیلا اوتادی نباشیم.

a

[کد خبر:AJ23552]
پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم

کانال تلگرامی پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم