آینه جم:مزایا و مشکلات و معایب ازدواجهای دانشجویی را بشناسید
نویسنده:موسی قیصری
بگذارید از مزایای ازدواج دانشجویی بگوییم و بعد سراغ معایب آن برویم.
"به گزارش آینه جم"بحث مهم درباره ازدواج دانشجویی، شناخت و پیدا کردن همسر ایده آل در دانشگاه است. ازدواج دانشجویی این شانس را به شما می دهد که با کسی زندگی کنید که شرایط سنی مشابهی با شما دارد. در فضای اجتماعی نسبتا مشترکی با شما بوده و حتی شاید هم رشته شما باشد. هم رشته بودن به خودی خود زمینه اشتراک های زیادی را به وجود می آورد و شما را به بیان مشترک نزدیک تر می کند.
خوشبختانه جامعهٔ امروزی ما فضای بسیار خوبی است برای ادامهٔ تحصیل دختران همانند پسران. حتی شرایط فعلی طوری رقم خورده که نسبت دختران به پسران در دانشگاه زیاد است و این نشان میدهد که یک فرهنگسازی در جامعه صورت گرفته که خانوادهها در دورترین شهرها و روستاها نیز نسبت به تحصیلات فرزندان دخترشان حس مثبتی داشته و آنها را روانهٔ شهرها برای ادامه تحصیل میکنند.
در شکل معمول و رایج دختری که از شهر خود یا بعضا روستای محل زندگیش به شهر بزرگتری برای ادامهتحصیل مهاجرت میکند، پس از اینکه چند ترمی مشغول تحصیل در دانشگاه میشود بحث ازدواجش در خانواده پیش میآید و او در حین تحصیل یا پس از اتمام تحصیل به شهر خود بازگشته و بر طبق رسومات و فرهنگ جاری محل سکونت خود، ازدواج سنتی را برای ادامهٔ زندگی خود انتخاب میکند.
اما چند سالی است که به دلیل افزایش ورود دختران به دانشگاهها، ما شاهد اتفاقات متعددی بودهایم که یکی از آنها تغییر در شکل ازدواج بوده است!
بسیاری از دانشجویان به جای آنکه به ازدواج در شهر محل سکونت خود بیندیشند، به انتخاب فرد مورد نظرشان در فضای دانشگاه فکر میکنند و حتی ازدواج در این محیط را به دلایل گوناگون ترجیح میدهند.
در واقع دختر و پسر با حضور در یک دانشگاه یا دانشکده، با هم آشنا میشوند و پس از چند ترم آشنائی، خانوادههای خود را به تدریج، در جریان تصمیم مهم خود قرار میدهند.
یکی از مزایائی که در رابطه با این ازدواجها باید عنوان شود این است که زوجین، به طور مستقیم با عملکرد و رفتار و افکار هم تا حدود زیادی آشنا شده و تقریبا تحقیقات فردی در بین زوجین، قبل از ازدواج صورت میگیرد.
این آشنائی و شناخت نسبت به هم، باعث میشود که نسبت به شرایط فعلی یکدیگر واقف باشند مثلا خانم میداند که فردی که به عنوان همسر آینده انتخابش کرده نیاز به زمان و فرصت دارد تا به شرایط معمول برای شروع زندگی مشترک برسد (مواردی چون کسب شغل، تهیه مسکن و…. که جزء لوازم اولیه شروع یک زندگی است)
در واقع باید یادآور شد که دختر خانم به دلیل درک متقابل از طرف خود، توقعات خود را تا حدی متعادل و متعارف کرده و در پی او، خانوادهاش نیز از توقعات خود میکاهند.
خانواده دختر با درک شرایط داماد آیندهشان، او را به دلیل درحال تحصیلبودن یا تازه فارغالتحصیلشدن با آغوش بازتری میپذیرند و به او فرصتی برای تامین شرایط زندگی مشترک با دخترشان میدهند.
حتی گاها دیده میشود که خانواده عروس خانم به دلیل اعتمادی که به داماد آیندهشان پیدا میکنند، او را در تسهیل شرایط دشوار ابتدای زندگی یاری هم میکنند.
بنابراین یکی از مزایای بزرگی که ازدواج دانشجوئی دارد این است که دو فرد نسبت به شرایط فعلی و واقعی هم آمادگی ذهنی دارند و برخی نقاط مشترک مانند: همدانشگاهیبودن، همرشتهای بودن، همکلاسیبودن ودر کل دانشجوبودن، آنها را برای انتخاب یکدیگر برای ادامهٔ زندگیشان ترغیب میکند.
اینکه زوجین در شرایطی تقریبا مشابه قرار دارند- داشجوبودن- بسیار در نوع نگرشان به زندگی تاثیر دارد و در خیلی موراد دیده میشود که افرادی که اینگونه یکدیگر را انتخاب کردهاند، خیلی زودتر و بهتر با شرایط پیش روی خود کنار آمده و آسانتر مشکلات زندگی را پشت سرگذاشتهاند و خیلی مواقع در کنار هم شاهد پیشرفت یکدیگر در عرصههای گوناگون بودهاند.
نتیجهٔ بسیاری از این ازدواجها رسیدن به نقاط مثبت دیگری چون، ازدواج آسان (شروع زندگی مشترک در خوابگاه متاهلی) میباشد که بسیار بر طبق موازین اسلام و شرایط فعلی جامعهٔ کنونی ماست.
از طرفی با توجه به اینکه سن ازدواج بالا رفته و تغییر در برخی رویکردهای فکری و تحولاتی که در جامعهٔ امروزی رخ داده، جوانان در محیط دانشگاهی به دلیل برخی وجوه مشترک میتوانند به راحتی یکدیگر را انتخاب و تحت حمایت خانواده طرفین، زندگی پربرکت خود را به شیرینی آغاز کنند.
ازدواج دانشجویی ظرافت هایی هم دارد که شاید بعضی اوقات معایب این ازدواج ها به حساب بیایند. بنابراین نباید از آن غافل باشید. ظرافت هایی که البته با کمی توجه و دقت و تلاش و صبوری می توانید از آنها عبور کنید.
1)از آنجایی که پسر دانشجو، سن کمی دارد و هنوز به عنوان یک نیروی کار وارد اجتماع نشده است، مشکلات مالی در این دوره بیشتر است و شما باید با قناعت و ساده زیستی بیشتری زندگی کنید. از آن گذشته، ممکن است پسر بعد از پایان تحصیل نتواند به سرعت کار با ثباتی پیدا کند و این مساله روی زندگی شان سایه بیندازد.
2)شما حتی اگر در دوران دانشجویی شاغل هم باشید، به احتمال زیاد این شغل نیمه وقت یا با حقوق کمی است. بنابراین بعد از پایان تحصیل، در صدد پیدا کردن یک شغل بهتر و تمام وقت خواهید بود. پیدا کردن این شغل به معنی آن است که شما در شروع یک بحران جدید قرار دارید. بحران هویت یابی شغلی.
3)شما تازه فارغ التحصیلی هستید که هنوز به درستی نمی دانید چه شغلی دارید؟ چه تعریفی از جایگاه اجتماعی تان باید داشته باشید و چه چشم اندازی برای آینده زندگی تان خواهید داشت. حتی نمی دانید از نظر مالی چقدر توانمند هستید و چطور باید حساب دخل و خرجتان را داشته باشید. بنابراین، این بحران که خیلی ها در دوران تجرد آن را تجربه می کنند، برای شما در دوران تاهل اتفاق می افتد و طولانی شدن آن می تواند همسرتان را هم درگیر کند و روی روابط شما سایه بیندازد.
به هر حال اولین ویژگی یک مرد، توانایی اداره زندگی است و این محقق نمی شود مگر آنکه شما تعریف درستی از هویت اجتماعی و شغلی تان داشته باشید. در واقع باید بگوییم که بلوغ اجتماعی و اقتصادی بیشتر پسرانی که در دوران دانشجویی ازدواج می کنند، برای آنها مرحله سختی خواهد بود و همسرشان باید بسیار صبور باشد. دیگران سختی های این بلوغ را به تنهایی تحمل می کنند اما شما باید دو نفره تبعات آن را به دوش بکشید و مسلما به همدلی بیشتری نیاز دارید تا کم نیاورید و بتوانید سختی ها را پشت سر بگذارید.
دانشجویان مدت زمان زیادی (حداقل 2 سال ) در کنار هم درس می خوانند و می توانند بهتر و بیشتر خصوصیات و ویژگی های رفتاری، روانی و اخلاقی یکدیگر را ببینند و بشناسند. اما مشکل اینجاست که هر روز دیدن و رابطه داشتن با همدیگر، روابط عاطفی عمیقی میان دختر و پسر به وجود می آورد و باعث می شود دو طرف نتوانند به شناخت درست و دقیقی از فرد مقابل برسند.
در محیط دانشگاه، شما با طیف گسترده ای از افراد رو در رو هستید که ممکن است فرهنگ متفاوتی داشته باشند. از شهری آمده باشند که کیلومترها با شما فاصله دارد و به آداب و رسوم یا عقایدی پایبند باشند که بسیار با عقاید شما و خانواده تان متفاوت است. بنابراین، توجه داشته باشید تا در انتخاب همسر آینده تان در دانشگاه، صرفا به دلیل اشتراکاتی که در زندگی تحصیلی یا اجتماعی تان دارید، اقدام نکنید و به زمینه های رشدی، شهر محل سکونت و بستر خانوادگی فرد توجه داشته باشید.
از طرف دیگر، بسیار اتفاق افتاده كه برخی از افراد سود جو به بهانه ازدواج با فرد مقابل رابطه برقرار می كنند و بعد از ایجاد دوستی و رابطه عاطفی نه تنها رابطه به ازدواج ختم نمی شود، بلکه باعث ایجاد مشكلاتی مثل افت شدید تحصیلی، برقراری ارتباط های غیر اخلاقی، ابتلا به بیماری ها و اختلالات روانی مثل افسردگی های حاد، اقدام به
خودكشی و... هم می شود. به همه این ها اضافه کنید این که یک رابطه دانشجویی، ممکن است باعث شود همه دانشگاه شما دو نفر را مرتبط با هم بدانند و به این دلیل حتی با برهم خوردن رابطه شما با این فرد، پیشنهادهای دیگر ازدواج تان را از دست بدهید یا اگر پسر هستید، دختران دیگر به خاطر بی اعتمادی به شما، حاضر به برقراری رابطه جدی و منجر به ازدواج نشوند.
اما یکی دیگر از مزیت های ازدواج دانشجویی آن است که در این ازدواج ها، توقعات کمتری از عروس و داماد وجود دارد و شما اگر در دوران دانشجوییتان ازدواج کنید به احتمال زیاد هم خانواده ها حمایت تان می کنند و هم کمتر کسی از شما توقع زیاد دارد.
ازدواج در دوران دانشجویی، به شما کمک می کند زندگی تان را نظم دهید و زودتر به فکر آینده تان بیفتید. علاوه بر این، می تواند به سازگاری بیشتر شما با شرایط کمک کند. شما و همسرتان هر دو انگیزه های زیادی برای ساختن زندگی و جمع و جور کردن و به دست گرفتن کنترل شرایط را دارید و این شانسی است که در دوران دانشجویی بیشتر از همیشه به شما رو می کند.
به این نکته ها دقت کنید
چند نکته درباره ازدواجهای دانشجویی
ازدواج باید بر اساس اصول صورت بگیرد. اولین اصل، بلوغ و پختگی دو طرف است. وقتی دختر 22 سال و پسر 25 سال را رد کنند، به بلوغ متوسط ایرانی میرسند. آنها کار و درآمد حداقلی دارند. اما زمانی که دختر 18 سال و پسر 20 است، هیچکدام از این شرایط را ندارد |
در محیط دانشگاه، جوانان از شهرها و فرهنگهای مختلف کنار هم قرار میگیرند، به بیانی دیگر به هم عادت میکنند و عاشق میشوند. از یک طرف محیط دانشگاه باز است و دانشجو آزادی بیشتری دارد و به جایگاه بالاتری نسبت به یک محصل دبیرستانی رسیده است. از طرف دیگر نبود والدین و غم غربت او را به سمت عشق و ازدواج میکشاند. در بیشتر موارد این رابطه شکل گرفته است و رد کردن یا توصیه دادن مشاورها فایدهای ندارد و فقط درصدی از دانشجویان مخالفت کارشناسان و خانوادههای خود را میپذیرند و مقاومت نمیکنند.
تفاوت ها را جدی بگیرید
اگر دو دانشجو هم کفو یکدیگر باشند، یعنی از نظر رشته تحصیلی، فرهنگی، اعتقادی، اجتماعی و سن تفاوت چشمگیری نداشته باشند، مشکل زیادی نخواهند داشت و چه بسا با حمایت خانوادهها، دانشجویان زندگی خوبی را شروع کنند. در واقع چنین ازدواج دانشجویی طبق عرف است و خانواده و مشاورها آن را تأیید میکنند. مثلاً وقتی دختر و پسر، هر دو ساکن مشهد و محیطی مشابه باشند، تا حد زیادی از لحاظ فرهنگی و اجتماعی در یک سطح هستند. اما در نظر بگیرید که یک پسر تبریزی بخواهد با همکلاسی مشهدی خود که سن بیشتری هم دارد، ازدواج کند. در امر ازدواج حتی محل سکونت در یک شهر هم اهمیت دارد، زیرا نشاندهندهی شباهت یا اختلاف طبقاتی است. بنابراین به دلیل مغایرت برخی از این ازدواجها با اصول و معیارهای صحیح ازدواج، خانواده و مشاوران مخالفت خود را بیان میکنند.
اگر زن و شوهر جوان هم رشته یا حداقل هم دانشکدهای باشند، بیشتر میتوانند یکدیگر را درک کنند و در تحصیل هم اثر بگذارند. مثلاً رشته روانشناسی با رشته علوم تربیتی ازدواج کند. همچنین بهتر است دختر دو یا سه سال یا یک مقطع تحصیلی عقبتر از پسر باشد. بدینترتیب آنها به باروری علمی یکدیگر کمک کرده و بال پرواز هم میشوند. در این حالت ذهن مشغول فرد آزاد میگردد و آنها با انگیزه بیشتر تحصیل می کنند.
اصول اولیه ازدواج
ازدواج باید بر اساس اصول صورت بگیرد. اولین اصل، بلوغ و پختگی دو طرف است. وقتی دختر 22 سال و پسر 25 سال را رد کنند، به بلوغ متوسط ایرانی میرسند. آنها کار و درآمد حداقلی دارند. اما زمانی که دختر 18 سال و پسر 20 است، هیچکدام از این شرایط را ندارد. ممکن است والدین قول کمک هم بدهند، ولی ثباتی وجود ندارد و این کمک نمی تواند مدت طولانی ادامه پیدا کند.
از سوی دیگر کم سن بودن دختر و پسر زمینه اختلافات و پشیمانی را در آنها به وجود می آورد. آنها اگرچه به استقلال نسبی رسیده اند اما هنوز فضاهای اجتماعی زیادی را تجربه نکرده اند و به اندازه کافی به ثبات رای و شناخت نرسیده اند.
امرار معاش هم نقش مهمی در حفظ زندگی مشترک دانشجویان دارد. دانشجویان عموما شغلی ندارند و همین آینده مبهم شغلی و زمانی که باید بعد از فارغ التحصیلی صرف گذراندن خدمت سربازی یا پیدا کردن شغل کنند، زندگی آنها را در معرض آسیب های جدی قرار می دهد.
به همین دلایل اغلب خانواده ها با ازدواج فرزندانشان در دوره دانشجویی مخالف اند. اگر دختر و پسر هم کفو باشند و ازدواج با رضایت قلبی خانوادهها صورت گیرد، خود والدین برای رفع مشکلات فرزندان خود قدم برمیدارند. پس رضایت خانوادهها تأثیر زیادی در پایداری ازدواجهای دانشجویی دارد.
مراقب عادت ها باشید
50 درصد ازدواجهای دانشجویی موفق هستند، اما بقیه این نوع ازدواجها که براساس عادت و عشق صورت میگیرد و نه شناخت، به سمتی دیگر میروند. در بیشتر آنها پس از مدتی آتش عشق زوجین سرد میشود و در مواردی نیز وفاداری خود را نسبت به یکدیگر از دست میدهند. اما هر چه ازدواج دانشجویی در مقطع بالاتر صورت بگیرد، جوانان پختهتر هستند و کمتر آنی عمل میکنند و دست به خطا میزنند. در نهایت باید خاطر نشان نمود که اگر ازدواج دانشجویی طبق اصول پیش برود، نمیتوان با آن مخالفت نمود. فقط در زمان ورود به دانشگاه بایستی خوب راهنمایی شوند و با ملاکهای درست آشنا شوند که متأسفانه دانشگاهها در بدو ورود دانشجویان به این مسائل توجه چندانی ندارند.
با این اوضاع و احوال گرانی و هزینه های کمرشکن ازدواج، امروز جوانان کمتر تن به ازدواج و تشکیل خانواده می دهند، اما چند سالی است که مسوولان دانشگاه و دیگر نهادها با مشارکت یکدیگر ازدواج دانشجویی را در میان جوانان راه انداخته اند که البته در سال های اخیر با استقبال خوبی هم روبه رو شده است. در حقیقت از ازدواج دانشجویی به عنوان ازدواجی آسان یاد می کنند و در چند سال اخیر این نوع ازدواج ها در دانشگاه ها توسعه پیدا کرده است.
در طول سال به مناسبت های مختلف ملی، اعیاد و جشن های مذهبی مراسم ازدواج دانشجویی در دانشگاه های سراسر کشور با کمترین و ساده ترین هزینه ها برپا می شود. بهرحال جوانان و دانشجویان ما در سن ازدواج هستند و مسوولان اجرایی درصدد این بودند که شرایط ازدواج آسان را برای این جوانان فراهم کنند تا در کنار تحصیل، زندگی مشترک خود را نیز آغاز کنند.
حتی برای تشویق زوج های دانشجو امکانات و تسهیلاتی را فراهم کردند، از جمله اقداماتی که مسوولان برای ترویج ازدواج آسان و دانشجویی انجام داده بودند، اعطای کمک هزینه هایی برای شروع زندگی و یا ارایه خوابگاه دانشجویی به مدت 4 سال بود تا زوج دانشجو مدتی را بدون دغدغه برای تامین هزینه های زندگی و مسکن سپری کنند و با آرامش دوران تحصیلشان در دانشگاه را سپری کنند.
سال 71 نخستین اقدامات در زمینه برپایی نخستین جشن ازدواج دانشجویی در استان یزد انجام شد و محمدرضا ابرقویی نخستین بنیانگذار و موسس ازدواج دانشجویی در کشور بود. البته با توجه به اینکه در ابتدای راه منابع مالی زیادی جهت تامین هزینه های ازدواج دانشجویان وجود نداشت، با استفاده از کمک های مردمی و خیرین ازدواج دانشجویی نخستین بار در دانشگاه یزد برگزار شد.
به مرور زمان سبک ازدواج های دانشجویی مخاطبان بیشتری پیدا کرد به طوری که برنامه های دینی و برنامه های شاد با هزینه های بسیار پایین به جشن های ازدواج اختصاص داده شد. جشن های ازدواج دانشجویی طی 5 سال در استان یزد برگزار و بعد از آن در سراسر کشور فراگیر شد.
برخی از آسیب شناسان و جامعه شناسان هشدارهایی درباره بحران طلاق در میان ازدواج های دانشجویی داده اند که مسوولان باید فکری به حال این موضوع بکنند. ازدواج های دانشجویی در حقیقت بنا به شرایط و آمادگی طرفین برای یک تعهد بلندمدت صورت می گیرد، اما این تعهد به مرور زمان ممکن است سازنده و یا مخرب باشد.
دکتر علی اصغر اصغرنژاد، دکترای روانشناسی بالينی و عضو هيئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ايران دراین باره به راه دانشجو گفت: «ازدواج های دانشجویی نفسا اقدام خوب و مثبتی است و اگر این شروع با تفاهم، فهمیدگی و سازندگی همراه باشد، شخص از انتخاب خود و شروع زندگی مشترک بسیار راضی خواهد بود. در مقوله ازدواج مهمترین مسئله میزان سنخیت های افراد است، بطوری که اگر سنخیت های افراد در زمینه هایی چون سطح آگاهی و سواد، مناسبات اجتماعی و... به یک اندازه باشد، زن و مرد زندگی آرام و موفقی خواهند داشت. اما اگر این سنخیت ها وجود نداشته باشد زندگی افراد با تلاطم و چالش هایی رو به رو می شود که در نهایت به طلاق می انجامد.»
وی اظهار داشت: «هر کدام از ازدواج هایی که صورت می گیرد بعد از بررسی در یک بازده زمانی می توان دریافت که به چه دلایلی منجر به طلاق شده است. در حقیقت از میان طلاق هایی که در جمعیت عمومی شکل می گیرد بخشی از آن میان ازدواج های دانشجویی است که این تعداد هرچند هم کم باشد اما نگران کننده است به هر حال طلاق هایی است که در میان قشر تحصیلکرده جامعه رخ می دهد.»
بحران طلاق در میان ازدواج هایی دانشجویی به حدی جدی است که آیتالله مکارم شیرازی اعلام می کند که بر اساس آمار بیشترین طلاقها در میان ازدواجهای دانشجویی است و عنوان می کند که؛ «جامعهشناسان باید در خصوص این مسئله کالبد شکافی و بررسی کنند، چرا در جامعه دانشگاهی طلاق بیش از سایر اقشار است در حالی که آنان از افراد باسواد و تحصیلکرده هستند، چنین انتظاری از آنها نمیرود.»
گرچه دولت برخی امتیازها و تسهیلاتی را برای زوج های دانشجو در نظر گرفته است اما مسئله مسکن و اشتغال بعد از تحصیل از مهمترین مشکلات ازدواج های دانشجویی است. به هر حال شاید این مشکلات در طول 4 سال نگرانی ایجاد نکنند اما با پایان دوره دانشجویی، مشکلات زناشویی و عمدتا مشکلات مالی و اشتغال آغاز می شوند. حتی بعضا برخی از این دانشجویان در دوران دانشجویی بچه دار می شوند و این موضوع مشکلات زوج های دانشجو را بیشتر می کند.
در اختیار گذاشتن خوابگاه دانشجویی به دانشجویان مزدوج در مدت 4 سالی مشکلی از آنها رفع نمی کند، مشکلات زندگی ازدواج های دانشجویی به حدی است که به گفته برخی از کارشناسان و آسیب شناسان نیمی از ازدواج های دانشجویی با شکست و طلاق روبه رو می شوند.
طرح ازدواج دانشجویی به خودی خود طرح بدی نیست اما نباید آثار مثبت آن تنها در کوتاه مدت باشد بلکه مسوولان امر باید به فکر دوام و آینده زندگی این زوج ها هم باشند.منابع:راه دانشجو،تبیان،زنان پرس،
[کد خبر:AJ4143]