در خیابان ششم بهمن (انقلاب) هر رهگذری خواه ناخواه، چشمانش به کلیسای گریگوری بدون ناقوس! می افتد. درب آهنی زمخت و ناموزون، پنجره ها و شیشه های شکسته و شب های تاریک و خاموش این کلیسا، رقت بار و تاسف برانگیز است.

در شهر ما این کلیسا می توانست نمادی از همزیستی ادیان و مذاهب در ایران و خلیج فارس باشد، اما کلیسا سالهاست درب آن تخته شده! کم کم رو به فراموشی و به یقین به سوی نیستی و نابودی پیش می رود. اصلا ما دیگر فراموش کرده ایم که در این شهر کلیسایی هم وجود داشته است.

از زمانی که سیاست را با تاریخ و فرهنگ، گره زده ایم دیگر کسی حوصله شنیدن تاریخ و فرهنگ را هم ندارد. کسی دیگر نمی نویسد اگر هم بنویسیم برای این است که روزی برای خودمان به قول رسول پرویزی «پُخی بشویم». ما یگانه انسان های روی زمین هستیم که با دستان پرتوان خود تاریخ خود را نیست و نابود می کنیم.

پس از این مقدمه جا دارد از آنجا که در آستانه سال جدید میلادی (2019) هستیم، با نگاهی کوتاه به پیشینه ارامنه بوشهر، بهترین آرزوها را برای هموطنان ارمنی در سال جدید، داشته باشم.

آنچه از آثار و ابنیه های ارامنه بوشهر می دانیم به قرار زیر است:

كليساى كارمليت‏ ها (سال تاسیس 1744 م/1157 ه. ق)

كليساى هوانس (يوحناى بوشهر سال تاسیس 1772 م/ 1186 ه. ق)

كليساى گريگورى بوشهر (سال تاسیس 1819 م/ 1235 ه. ق)

كليساى ظهور عيسى مسيح (سال تاسیس 1911 م/ 1330 ه. ق)، قبرستان جنرال (كشته‏ شدگان جنگ 1857 م/ 1273 ه. ق ايران و انگليس)

قبرستان مسيحيان بريتانيايى در محلّه بهمنى (برخی از قبور متعلق به جنگ جهانی اول)*


 نمای داخلی و عکس قدیمی از کلیسای گریگوری (پیش از تخلیه)

می دانیم وقتی فانوس دروازه تجارت خلیج فارس و بوشهر به خاموشی گرایید و بندر بوشهر از رونق اقتصادى افتاد و انگلیسی ها بوشهر را ترک کردند، كليه اموال كليساى گريگورى بوشهر به كليساى وانك اصفهان منتقل شد. كليساى وانك اصفهان در سال 1353 خورشیدی، اموال و اشياى كليساى گريگورى را همراه با خادمى به بوشهر فرستاد، اما آب رفته به جوی بازنگشت!

سرانجام بخش زیادی از حياط و قبرستان کلیسا در دهه 1340 خورشیدی در طرح توسعه خيابان (ششم بهمن) قرارگرفت و از بين رفت. در سال‏هاى نخست انقلاب اسلامی نيز بخش ديگرى از كليسا مبدل به مركز تجارى شد.

دو دهه بعد، کلیسای ویران و متروک، توسط میراث فرهنگی مرمت و بازسازی شد و در سال 1381 در فهرست آثار تاریخی بوشهر ثبت گردید و چند سالی هم که جوانان و انجمن های میراث فرهنگی فعال بودند به روی مردم گشوده بود تا اینکه سالهای بعد به کلی بسته شد و حالا در آستانه سال جدید میلادی (2019) همچنان بسته است.

در نظر بیاورید در گذشته در بندر بوشهر چگونه روابط اجتماعی و همزیستی مسالمت آمیز وجود داشت.

اوژن فلاندن سفرنامه نویس فرانسوی که در آغاز سال 1841 میلادی در بندر بوشهر به سر می برد از جشنی سخن می گوید که با حضور تجار بوشهر به مناسبت سال نو میلادی برپا شده بود: «این روز عید رسمی است و عیسویان بوشهر بدان اهمیتی عظیم می داند، مهماندارمان (آقا یوسف) می گفت: خوشبختیم که شما را در مجلس خود می بینیم. آقا یوسف در روز عید جشن بزرگی برپا ساخت و کلیه تجار درجه اول بوشهر را در منزلش ملاقات کردیم».

میرزا موسس خان ارمنی از وکلای مدرسه سعادت بوشهر از پشتيبانان فعاليت‏ هاى فرهنگى اين مدرسه به شمار می‌رفت. وی در سال 1907 میلادی مدرسه ای برای دختران و پسران ارامنه در بوشهر بنیان نهاد.

عکس قدیمی گنبد و ناقوس کلیسای گریگوری

موسس خان ارمنى وقتی در بوشهر درگذشت، رياست اداره‏ معارف و اوقاف بنادر جنوب (بوشهر)، طى يادداشتی به كفيل مدير مدرسه سعادت، از او خواست كه همراه با جمعی از همکارانش براى شركت در مجلس فوت موسس‏ خان به خانه‏ كشيش «وارتان» رفته و پس از اداى مراسم تعزيت و تسليت به بازماندگان آن مرحوم مراجعت نمايند. این در حالی بود که ارامنه در بوشهر محلی به نام تل ارامنه داشتند که محل خانه های ارمنی های بود. این تل یا بلندی در محلی مشرف به بازار قدیم نزدیک مسجد نو در محله شنبدی بود.

ای کاش امروز، آن روحیه و همزیستی مسالمت آمیز موجود بود! با این تفاسیر نادیده گرفتن حضور ادیان و مذاهب در بوشهر یعنی نادیده گرفتن بخشی از تاریخ بوشهر که شایسته و سزاوار نیست.

فراموش نکنیم همین ظرفیت‌هاست که می تواند بوشهر را شهر گفتگوی فرهنگ ها و یا به عنوان یک شهر بین‌المللی ایفاگر نقشی جدید در کرانه شمالی خلیج فارس نمایان کند.

شاید اگر تلاشی برای ارائه طرح "بوشهر؛ پایتخت فرهنگی خلیج فارس" می شد، نمایه و الگوی زیباتری از این شهر می توانست ثبت گردد... با این وجود آنهایی که دوست دارند «ندای وحده لا اله الا هو» را در تمام جهان هستی بشنوند با این رویه، قطعا هیچ گوشی قادر به شنیدنش نخواهد بود.

ترجیع بند هاتف اصفهانی جهانی می شود اما ما اندر خم همان یک کوچه ایم و جهانی نمی‌شویم!

افسوس و دریغ در شهر ما عزمی و همتی برای به صدا در آوردن ناقوس های این کلیسا وجود ندارد. چند سال پیش تنها شاهکار میراث فرهنگی بوشهر، آنجا بود که بعد از به سرقت رفتن یکی از ناقوس های کلیسا، ناقوس دیگر را هم به زیر کشید و کار ناتمام را تمام کرد!

آیا روزی فرا می‌رسد که کنیسه و کلیسای بوشهر به روی گردشگران گشوده شود و حتی صدای ناقوس کلیسا گوش ساکنان چهارمحل را بنوازد!؟

در پایان، با جان و دل بشنویم از هاتف اصفهانی و ناقوس این کلیسای متروک:

ما در این گفتگو که از یک سو
شد ز ناقوس این ترانه بلند

که یکی هست و هیچ نیست جز او
وحده لااله الاهو».

 *برگرفته از کتاب دکتر عبدالکریم مشایخی عیسویان در بوشهر – انتشارات بوشهر)
عکس ها از آرشیو بنیاد ایرانشناسی شعبه بوشهر

[کد خبر:AJ26908]
پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم

کانال تلگرامی پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم