سلام بر عزیزترین نازدانه نور، جاودانه ترین خورشید عشق! سلام بر یاس سپیدی که عطر دل انگیزِ وجودش، از ابتدای شکفتنش، تا همیشه دوران، مشامِ جان را می نوازد! سلام بر زیباترین آیه نور، «إنّا أعطیناک الکوثر»!

 

سلام بر تو...! تو که آینه دار عصمت خداوند در زمینی! تو که سرشاری از مهر و مهربانی،فاطمه! تو آمدی تا جهانی از روشنایی،  دریایی از آگاهی و بینش را به انسان ها هدیه کنی، آمدی تا عرش را به فرش پیوند دهی و واسطه فیض الهی باشی.

 

مادر خوبم ، به تو سلام می کنم، تا خانه عروجم با دعای تو بنا شود و دلم در آسمان آبی مهرت رها شود

 

وقتی محبتت را با همه وجودت به من تقدیم کردی و مرا شرمنده الطاف کریمانه ات کردی ودل قشنگت را مالامال از عشق به من کردی بار دلدادگی را سخت بر دلم نهادی و امانت عشق را در وجودم نهادی و عهد کردم که تکیه گاهت در همه لحظاتت باشم

 

لحظه ای که پرکشيدی فکر اين بودی چگونه بيتابی هايم را برايت تفسير کنم؟چگونه بگويم : دوستت دارم؟!با چه بهانه ای برايت بنويسم: طنينت آرام بخش دل بيقرارمن است!اين چه رسمی است ای روزگار؟! من اينجا به تو که درآسمانی بگويم :ای فرشته ی آسمانی مادرم:از صمیم قلب دوستت دارم

 

به یاد می آورم زمانی را که با جورابهای سفید

 

از مدرسه به سوی خانه می دویدم در حالی که کیف مدرسه را در

 

دست می چرخاندم و به روزی که گذشته بود ، فکر می کردم

 

در انتظار یافتن نان کره ای و شیرینی کشمشی تو

 

به یاد می آورم عطر فضای خانه و رایحه ای را که همه ی بچه ها در

 

شامه نگاه می دارند

 

تو را به یاد می آورم در آشپزخانه ، با پیش بند رنگارنگت در انتظار

 

تمام حرفهایی که قرار است برایت باز گویم

 

و حالا ما اینجاییم ، بانوی سال خورده ی زیبایی و دیگری که

 

چهل و اندی سال را سپری کرده است ، هر دو نشسته در نشیمن

 

مشغول نوشیدن چای ، با کیف های پر از خرید ،

 

آویزان بر دسته ی صندلی در حال تبادل خبرهای تازه ی این هفته .

 

برای هر بیننده ای چیزی نیست جز دو سر با موهای پنبه ای

 

ولی برای ما یعنی سالها تفاهم و خاطرات زیبا .

 

جوراب سفید ...

 

سالهایی که مادر و پسر را دست خوش تغییر کرده ، اما هرگز

 

آنها را از هم دور نکرده است .

 

یک ارتباط همیشگی برای تمام دوران زندگی .

 

فقط یک مادر می داند که چه وقت در حال تقلب کردن هستی .

 

 می تواند همراه پست آغوش گرم بفرستد

 

می تواند از گروهی افراد متفاوت خانواده تشکیل دهد

 

از پنجره با فریادی از ته گلو صدایت کند در حالی که

 

آنچه را که جا گذاشته ای تکان می دهد .

 

فقط یک مادر ....

((راد))

در روز مادر، عهد می بندیم که حرفی از اهانت و کم حرمتی به ساحت والایش روا نداریم و با بوسه بر دست و بازویش، نشان دهیم که ارزش گذار واهمه ها و دغدغه هایش هستیم.

 

با او اوج می گیریم و به اندوخته جایزه های الهی او، روزاروز، افزون می کنیم،آنان که شمارش گر پیش کش های مُنعمند، بدانند که از نیکویی به مادر، فریضه ای عظیم تر نیست.

 

روی پرچم ستایش مادر، یک آیه قرآن نوشته است: ((و وصینا الانسان بوالدیه احساناً)) امیدوارم هیچ کدام از شما بعد از خواندن این عهدنامه خجالت زده نشید.

کاری از تیم اجتماع محور آبگرمک با همکاری شورای این روستا که بسیار ستودنییست

 و اینک تقدیم به مادران پرتلاش و خستگی ناپذیر روستایی...

فرستنده تصاویر:مصطفی نصیری

[کد خبر:AJ4114]
پايگاه خبري تحليلي آينه ي جم


نوشتن دیدگاه

جدیدترین مطالب