آینه جم: احمد حیدری*:
عمر یک دوره چهار ساله دیگر از مردم استان بوشهر در خانه ملت تمام شد. نمایندگان استان که روز تولد این دوره را با اقبال حداکثری جشن گرفتند، روز پایانی دوره را بی بدرقه تشییع نمودند. ظاهر این جمله نشان می دهد که مجلس دهم و نمایندگان آن فقط یک عمر چهار سالهی از این استان گرفتند و رفتند. سوال اصلی هم همین است که آیا نمایندگان استان بیتوفیر بودند، یا اینکه مفید بودند و مورد اجحاف واقع شدند؟ حتی اگر توفیری نداشتهاند، آیا شایسته است که فقط آنان نکوهش شوند؟ پاسخگویی به این سوالات چندان آسان نیست؛ زیرا که بسیار مهم است که از چه منظری دیده شوند. نمایندگان را با سه نگاه میباید نگریست؛ شخص نماینده، دوره مجلسی که در آن قرار گرفتند و مجلس واقعی سه پنداری اند که در این مقال به آنها اشاره می شود:
الف) شخص نمایندگان؛ در این رابطه هنگامی می توان یک نماینده را موفق دانست که اولا تمام توان خود را بهکار گیرد، و ثانیا در این مسیر کوتاهی و بی مبالاتی ننماید. بر این اساس باید گفت که ظواهر نشان می دهد، هرچه در وجود داشتند برای مردم و استان گذاشتند، تا حدی که میتوان آنانرا فداکار نامید. لذا از این حیث مورد بیمهری قرار گرفتند و شایسته نمیبود که روز پایانی را بی بدرقه به پایان ببرند.
ب) دوره مجلسی که در آن نماینده بودند؛ در این خصوص نمایندّهای پیروز است که در قیاس با سایر نمایندگان حاضر در آن دوره، حداقلها را داشته باشند. مجلسی که آقای عارف بهعنوان سرلیست طیف اکثریت ( امید)، در طول دوره حتی برای تریبون یک فوت نداشت، و طیف او برای یک ملتی که در بزنگاه مرگ و زندگی قرار داشت، یک ایده مطرح نکرد. مجلسی که تا لحظه پایانی، نه سنگ ملت، بلکه فقط سنگ دولت ناکارامد تدبیر و امید به سینه میزد، باید پذیرفت که نمایندگان استان سروران این مجلس بودند. پس باز در این مورد خاص هم مورد اجحاف قرار گرفتند.
ج) مجلس واقعی؛ منظور مجلسی است که حداقلهای یک پارلمان در حد یک عرف جهانی داشته باشد. مجلسی که دردهای ملت را ببیند و آنهارا از طریق وضع قانون درمان کند. شان نزول قران به عنوان یک قانون الهی نیز همین است. نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُومِنِینَ(اسراء /82 و نیز یونس /57).
با این وصف، هنگامی که در خبرّها دیده میشود که فردی نزدیک به چهار سال است که دختران جوان این سرزمین مملو از زر و سیم را برای بهرهوری جنسی قاچاق میکرده، ايراني تبار بعضًا شيعه اي که عموما بهدلیل فقر در این حفره فرو رفتهاند، هنگامی که جامعه مدام با یک سلطان آشنا میشود، و هنگامی که برای استان پر از ثروت رمقی نمانده و بسیاری از هنگامیهای دیگر که همگان میبینند، لیکن مجلس و نمایندگانش این دردهای آشکار را ندیدند، یا کاری نکردند. در نتیجه باید قبول کرد که مجلس مجلس نبود و نمایندگان هم نماینده نبودند. از این حیث شکست خوردّهای بیش نیستند. با این حال نمیباید سرزنش و یا حتی نقد شوند؛ زیرا که عصاره افکار ما بودند و این ماییم که میباید سرزنش شویم و تردید نشود که همگان در این گناهان شریکایم. در پایان توصیه میشود که مدعیان قلم ارزش جوهر را بدانند و بر پایه واقعیات، و نه ظواهر، أحزاب و منافع، نگارش کنند.
** حقوقدان و فعال اجتماعی جم