آینه جم : سابقا در یادداشتی به مناقشه ی نهاد اداره شهر و فرمانداری پرداختیم. بطور مشروط استدلال کردیم که نهاد اداره شهر(شهرداری و شورا) متولی شهر است. هر چند هنوز بر گفته ی خود تاکید می کنیم ولی این نکته را اضافه کنیم که هر شهردار و شورایی شایستگی تولیت شهر را ندارد.
اتفاقات چند وقته گذشته ی شهر جم باعث شد در مورد نتیجه گیری بالا چند نکته اساسی را اضافه کنیم. مبرهن است شورایی که بر آمده از رای راستین مردم باشد و بر آن نظارت مدنی وجود داشته باشد می تواند عملکرد مناسبی داشته باشد. هرچند دموکراسی تاکنون آخرین چاره ی بشر برای سامان دادن به زندگی اجتماعی بوده است ولی نواقص بسیاری دارد. این نواقص در شهرهای کوچک و البته در بین افرادی که توانایی تبلیغاتی مساوی ندارند بسیار مشکل ساز است. این مشکلات انتخاب هایی را بدست می دهد که از هیچ لحاظی بهینه نیستند. افرادی که صرفا به دلایل قومی و مالی در دموکراسی های ناقص و صوری منتخب می شوند.
شاید بی انصافی باشد تمام منتخبین جم را از این دست بدانیم ولی شواهد مناسبی از وجود پارامترهای غیر بهینه در انتخابات جم موج می زند. در نهایت عملکرد ابتدایی آنها گویای ماجرا است. وقتی که شهر مملو از مشکلات شهری، فرهنگی و توسعه ای است، زمان اعضای محترم شورا به جنجال و بطالت می گذرد. شهرداری که باید تا کنون بر شهر احاطه پیدا کرده باشد و با عزم جدی کار خود را آغاز کرده باشد، اصلا وجود ندارد. باز کردن این موضوع آنقدر تهوع آور است که بسرعت از آن می گذرم.
نظارت مدنی دقیقا باید پایه ای از جامعه باشد که سیاست را راهبری کند ولی در جم همه عناصر خوب بهم می آیند. رسانه، افراد تاثیر گذار، دانشگاهیان و... یا در منافع سهیم هستند یا رمقی برای کنش اجتماعی ندارند. نمونه ی جالب توجه گروهای مجازی شهر جم است که به تملق و چاپلوسی همدیگر مشغولند و بعضا کلیپ های مهیج رد و بدل می کنند و جدیدا چند نفر ذوق شاعرانه خود را به رخ می کشند، صدالبته تن فاضل جمی را در گور می لرزانند!
جم شهر رها شده ای است. سیل زیاد سرمایه و پول نیازمند مدیریت بسیار قوی است که آن را سراغ نداریم، مشکلات فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی بیداد می کند. شاید عده ای نگران منافع خود باشند و دعواهای بچه گانه را ادامه دهند ولی پشت دیوارهای این شهر اتفاقات ناخوشایندی در حال رخ دادن است. اعتیاد جوانان بیداد می کند که در اولین فرصت عمق آن را نشان خواهیم داد. بازار افسار گسیخته، بیکاری و مشکلات فرهنگی به بحران رسیده است و منتخبین و البته مسئولین ما در دعواهای سیاسی غرق شده اند. آقایان و خانم ها نفس های این شهر دیگر به شماره افتاده است!

نوشتن دیدگاه