آینه جم ؛ سید رضا محمودی : حس کنید شما را 5ساعت تمام در اتاقی به ابعاد 4*5 با بیست تا سی نفر دیگر روی نیمکتی خشک و اندام شکن قرار داده اند و از شما می خواهند تمام این مدت به سخنانی که گاهی یا کاربرد ندارند و به درد زندگی روزمره تان نمی خورند،یا بسیار دشوارند و تو حق انتخابش را نداری و یا آن مطالب صمیمی و شیرین نیستند را گوش فرا دهی،البته به استثنای دو 10دقیقه ای که با فاصله ی یک ساعت و نیم به تو می دهند که شاید برای در صف ایستادن قضای حاجت تو هم کافی نباشد.پاهایت خشک شده و تمام عضلاتت به گونه ای درآمده که بزرگترین آرزویت دستهایی است که تو را مشت و مال دهند و دلت میخواهد لحظه ای رهایی یابی و بروی،((به هر آن کجا که باشد به جز این سرا سرایت))

کارشناسان وقت و حوصله ی مفید برای گوش دادن را 15تا 20دقیقه میدانند.آنهم در شرایطی ایده آل.آنوقت تو محکومی که سراپا همه گوش باشی و چشم، و جانکاه تر آنکه تقریبا تمام هفته باید این حبس مجازی را تجربه کنی .حال به ما بگو.تو علم را آموختی یا تنفر.عشق یا دلزدگی، ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
امتحان،درس،تمرین،کتاب،مشق،حفظ، ترس و نمره و ......و تمام کلماتی که همگی لازم اند کیف تو را پر از خستگی و اصطکاک کنند تا در واپسن زنگ لحظه شماری کنی برای پرشی که 5ساعت تمام برای آن خیز برداشته ای.
هیچ کتابی اختیاری نیست.تو زنگ اول باید و به اجبار و فقط بخاطر آنکه عده ای فکر میکنند برای یک نونهال 13ساله مفید است اعلال های عربی را بیاموزی و یک ساعت و نیم با آن زورآزمایی کنی تا با سرپنجه های خونین و خسته ات زنگ بعد به استقبال ماتریس و لگاریتم بروی.
نیم رمقی برایت باقی مانده و در تمام این ساعات نه خبری از لذت و تفریح و موسیقی و بازی بود و نه تمرین خنده و محبت.حالا در واپسین زنگ مدرسه در حالی که بخاطر سن پایینت سخت گرسنه ای و خسته ،باید یک ساعت و نیم دیگر علمی را بیاموزی که تا همین درب مدرسه دوست داری آنرا فراموش کنی.
خواهش می کنم آقا.لطفا.بس است دیگر.
کی زنگ می خورد؟؟آقا اجازه لطفا آب.زنگ میخورد و هورااااااا !!!!!
ما آنچه می خواهیم آموزش میدهیم.نه آنچه می خواهند و زیباست.نه آنچه ضروری است و نه آنچه آنها دوست دارند.

مولفان کتب درسی(صدای خنده)
آنها فقط جای تعدادی صفحه را عوض می کنند و رنگ جلد کتاب را کمی سیرتر می کشند.
همه چیز کتاب،کتاب،کتاب،کتاب.ترس از عقب ماندن از کتاب.ترس از حل نشده ماندن تمرینات کتاب.معیار کتاب.یار کتاب.غار کتاب.
معنای نثرهای کهن،مضارع التزامی،سرانجام سلجوقیان،مبتدا و مرفوع،نامعادله و جایگشت،پیوند کووالانسی،سیتوپلاسم و دندریت و خدای من!!!سردرد،

خسته ام.....ولی یک دانش آموز نیستم.معلمی که دانش آموز را می بینم ........نه خودم را و نه کتاب را.